تقدیم به روح پاک دایی عزیزم
ﺭﻭﺯ ﭼﻬﺎﺭﺷﻨﺒﻪ ﺩﮐﺘﺮ ﺣﺴﺎﺑﯽ ﺳﺮ ﮐﻼﺱ ﺑﻪ ﺷﺎﮔﺮﺩﺍﻧﺶ ﮔﻔﺖ :
ﺑﭽﻪ ﻫﺎ ﭘﻨﺠﺸﻨﺒﻪ ﺍﻣﺘﺤﺎﻥ ﻣﯿﮕﯿﺮﻡ ﺑﺼﻮﺭﺕ ﺷﻔﺎﻫﯽ!
ﻫﻤﺎﻥ لحظه ﺩﮐﺘﺮ ﮔﻔﺖ :
ﺍﺻﻼ ﻫﻤﯿﻦ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺍﻣﺘﺤﺎﻥ ﻣﯿﮕﯿﺮﻡ ﻭ ﺍﻭﻥ ﻫﻢ ﮐﺘﺒﯽ! ﺑﭽﻪ ﻫﺎ ﻫﻤﻪ ﺍﻋﺘﺮﺍﺽ ﮐﺮﺩﻧﺪ ﻭ ﺩﮐﺘﺮ ﮔﻔﺖ :
همینی ﮐﻪ ﻫﺴﺖ!
ﻫﺮ ﮐﺲ ﻧﻤﯿﺨﻮﺍﺩ ﺑﯿﺎﺩ ﺟﻠﻮ ﺩﺭ ﮐﻼﺱ ﺑﺎﯾﺴﺘﻪ!
ﺍﺯ 50 ﻧﻔﺮ فقط 3 ﻧﻔﺮ ﺭﻓﺘﻦ ﺟﻠﻮﯼ ﺩﺭ ﻭ ﺩﮐﺘﺮ ﺍﺯ ﺑﻘﯿﻪ ﺍﻣﺘﺤﺎﻥ ﮔﺮﻓﺖ!!! ﺑﻌﺪﺵ ﺑﻪ ﺑﭽﻪ ﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺍﻣﺘﺤﺎﻥ ﺩﺍﺩﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﺭﻭ ﮐﺮﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ:
ﺍﺯ ﻫﻤﻪ ﯼ ﺷﻤﺎ 10 ﻧﻤﺮﻩ ﮐﻢ ﻣﯿﮑﻨﻢ! ﻫﻤﻪ ﺍﻋﺘﺮﺍﺽ ﮐﺮﺩﻧﺪ ولی ﺩﮐﺘﺮ ﺍﺩﺍﻣﻪ ﺩﺍﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ : ﻧﻤﺮﻩ ﺍﻣﺘﺤﺎﻥ ﺍﯾﻦ 3 ﻧﻔﺮ ﻫﻢ 20 ﺭﺩ ﻣﯿﮑﻨﻢ! ﺩﺍﻧﺸﺠﻮﻫﺎ ﺑﺎ ﺷﺪﺕ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺍﻋﺘﺮﺍﺽ ﮐﺮﺩﻧﺪ ... ﺩﮐﺘﺮ ﮔﻔﺖ : ﺑﺨﺎﻃﺮ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺷﻤﺎ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺯﯾﺮ ﺑﺎﺭ ﻇﻠﻢ ﺭﻓﺘﯿﺪ ... "ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺩﺭﺱ ﻇﻠﻢ ﺳﺘﯿﺰﯼ ﺩﺍﺷﺘﯿﻢ "... ﺩﺭﻭﺩ ﺑﺮ ﺭﻭﺍﻧﺶ
یاد بگیریم هیچ وقت زیر بار حرف زور نرویم.
نگران نباش
خدا در برابر اشکهایت نابینا نیست
در برابر دعاهایت ناشنوا نیست
و در برابر دردهایت سکوت نمی کند
خيالت راحت...
هرگز غمگين مباش
آغوش او براى همه بندگانش، امن و امان است
او
می بیند
می شنود
و نجات میدهد..
دیگر آن خندهی زیبا
به لب مولا نیست
همه هستند ولی
هیچ کسی زهرا نیست
قطرهی اشک علی
تا به ته چاه رسید
چاه فهمید که کسی
همچو علی تنها نیست
نثار روح مادر # صلوات
قبرش نهان شد از نظر خلق تا ز آه
هر دم به جای گُل ندمد آتش از گِلش
جانم فدای یاس کبودی که از نظر
در روز حشر نیز نهان است محملش
نامحرمی و ضربه به پهلوی فاطمه؟!
شکر خدا که شد در و دیوار، حائلش
ما لعن بر جماعت غاصب نمیکنیم
زیرا فدک نبود و فلک نیز قابلش
این شکوه را چو یوسف زهراست مدعی
موکول میکنیم به دیدار عاجلش
من اما
از هر زمستانی که میروم
باز راهی زمستانی دیگرم
وآن گاه ك حقيقت آدمهابرايمان آشكارميشود
گوياكسي دست ماراميگيردوميكشدوازتصويرورويايه قشنگي ك ساختيم خارج ميكند
آنقدرمحكم خارج ميكندك توميماني وان حقيقت دردناك
واقعيتي ك باعث شناخته شدنشان ميشود
باعث ميشودكه رويِ واقعيشان راپشت آن قيافه ي به ظاهر خوب ببيني...
آري بافهميدن اين واقعيت هادردسيلي روزگاررابرصورتت حس ميكني
وتوميماني ويك صورت قرمزومتورم ويك مغزپرازحيرت و تعجب و ناباوري....
خداوندا..
من برای از تو گفتن،
نه آنقدر شاعرم ..
نه آنقدر عالم...
فقط با زبان ساده میگویم،
انسانم..
مرا به قدر انسانیتم
پناه و آرامش ده.
امید نیست که منو زنده نگه داشته
تو هستی که امیدو زنده نگه داشتی
نمی دانم چرا
هیچکس
هیچوقت
آدم بودنمان را
تبریک نگفت ؟
محکومم ؟!
به رفتنی که بلد نیستم
aberebarooni
چشم
elham98
چشمت بی بلا..