Roz
۱,۴۳۳ پست
۲۰ دنبال‌کننده
۶,۷۳۷ امتیاز
زن، متاهل
۱۳۷۸/۱۲/۱۲
خجالتی
ليسانس
مهندس شیمی
ايران، تهران، متاهل
گرایش سیاسی ندارم

تصاویر اخیر

- نگو دختر خوب دیگه وجود نداره ؛ اونجایے ڪه تو میری‌ دختر خوب نمیره!
دیدگاه غیرفعال شده است.
رفتم سوپری دیدم جلو مغازه نوشته اینجا مجهز به دوربین مدار بسته است
گفتم:این دوربین مدار بسته کجاس؟
اشاره به قاب بالای سرش کردکه دیدم نوشته الله
و گفت:این بهترین دوربین مدار بسته دنیاست
خیلی حرفش تاثیرگذاربود
همینجوری که اشک میریختم چند تا چیپس دزدیدم
۳ مدل پیام رو نباید سین کرد:

۱. ویسی که معلوم نیس چیه
۲. سلام خوبی ؟
۳. فقط اسمتو نوشته باشه
اینا قشنگ‌ معلومه کار دارن
ﻣﻦ ﻧﻤﻴﺪﻭﻧﻢ ﭼﺮﺍ ﻭﻗﺘﻲ ﭘﺎﻱ ﻣﻦ ﻣﻴﺨﻮﺭﻩ
ﺑﻪ ﺍﺳﺘﻜﺎﻥ ﭼﺎﻳﻲ ﻣﻴﺮﻳﺰﻩ بابام ﻣﻴﮕﻪ ﻣﮕﻪ ﻛﻮﺭﻱ…

ﺍﻣﺎ ﭘﺎﻱ بابام ﻣﻴﺨﻮﺭﻩ :

ﺑﻪ ﻫﻤﻮﻥ ﺍﺳﺘﻜﺎﻥ ﻣﻴﮕﻪ
ﻛﺪﻭﻡ ﺧﺮﻱ ﺍﻳﻨﻮ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ ﺍﻳﻨﺠﺎ…
یه بار پدره بـه پسره گفت برو کتاب مداحی منو بیار !
پسره نمیدونه کتابش کجاس میره کتاب خیاطی مامانشو میاره
.
.
.
.
هیچی دیگه….
پدره میره تو مسجد میگه من هر جمله اي رو میگم بگید ابوالفضل..
بعد پدره میگه ..
دور کمر اکرم خانوم یه متره.
همه ی میگن ابوالفضل …
غضنفر رفته بود مجلس ختم

بشقابش پر گوشت بود!

بـه بغل دستیش میگه:

عباسقلی؛ ختم بـه این میگنا ؛

ریدم تو ختم بابات !!
ﺧﻠﺒﺎﻥ ﺑﺎ ﮐﻤﮏ ﺧﻠﺒﺎﻥ ﺻﺤﺒﺖ ﻣﯿﮑﺮﺩ ﺣﻮﺍﺳﺶ ﻧﺒﻮﺩ ﺑﻠﻨﺪﮔﻮ
ﺭﻭﺷﻨﻪ .
ﮔﻔﺖ :
.

.
.
ﻣﻤﺪ ﻣﻦ ﻣﯿﺮﻡ ﻣﯿﺸﺎﺷﻢ ﯾﻪ ﻣﺎﭼﻢ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺳﺮﻣﻬﻤﺎﻧﺪﺍﺭﻩ
ﻣﯿﮕﯿﺮﻡ ﻣﯿﺎﻡ.
ﺳﺮﻣﻬﻤﺎﻧﺪﺍﺭ ﮐﻪ ﺳﺮﺧﻮ ﺳﻔﯿﺪ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﺑﻪ ﺳﺮﻋﺖ ﺭﻓﺖ ﺳﻤﺖ
ﮐﺎﺑﯿﻦ.
ﻭﺳﻂ ﺭﺍﻩ ﭘﺎﺵ ﺑﻪ ﭘﺎﯾﻪ ﭘﯿﺮﺯﻧﻪ ﮔﯿﺮ ﮐﺮﺩ.
ﭘﯿﺮﺯﻧﻪ ﮔﻔﺖ :
ﻣﺎﺩﺭ ﻋﺠﻠﻪ ﻧﮑﻦ ﮔﻔﺖ ﺍﻭﻝ ﻣﯿﺮﻩ ﻣﯿﺸﺎﺷﻪ !!
ﻣﺸﺮﻭﺏ ﺧﺮﯾﺪﻡ
ﺑﺮﺍﯼ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﮐﺴﯽ ﻧﻔﻬﻤﻪ ؛ ﮐﺮﺩﻡ ﺗﻮ ﺷﯿﺸﻪ ﮔﻼﺏ ؛ ﮔﺬﺍﺷﺘﻤﺶ ﺗﻮ ﯾﺨﭽﺎﻝ

ﺩﯾﺮﻭﺯ ﺭﻓﺘﻢ ﺩﯾﺪﻡ ﻫﻤﺸﻮﻥ ﺧﺎﻟﯿﻦ…!

ﻣﯿﮕﻢ:ﭘﺲ ﮔﻼﺑﻬﺎﯼ ﻣﻦ ﮐﻮ ؟

ﻣﺎﺩﺭﺑﺰﺭﮔﻢ ﻣﯿﮕﻪ : ﺳﻔﺮﻩ نذری ﺩﺍﺷﺘﻢ، ﻫﻤﺸﻮ ﺷﺮﺑﺖ ﮐﺮﺩﻡ ﺩﺍﺩﻡ بـه ﻣﻬﻤﻮﻧﺎ، خیر ببینی ننه، ﻣﺠﻠﺴﻤﻮﻥ ﯾﻪ ﺷﻮﺭ ﻭ حال عجیبی ﺩﺍشت، آﺧﺮ ﻣﻬﻤﻮﻧﯽ ﻫﻤﻪ ﻧﻌﺮﻩ ﻣﯿﺰﺩﻥ:
ﻳﺎ خدا ﻇﻬﻮﺭ ﻛﻦ
بازنشر کرده است.
نامم را والدینم

زبانم را کشورم

دینم را اجدادم انتخاب كردن

از دار دنیا یک زنم را خودم انتخاب کردم
کـه ان هم خاک توسرم

مهرشو گذاشته اجرا..
ﺩﺧﺘﺮﻩ ﭘﺴﺖ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ : ﺳﻮﺳﮏ ﺗﻮ ﺍﺗﺎﻗﻤﻪ

ﺩﺭ ﻋﺮﺽ ﯾﻪ ﺭﺑﻊ 300 ﺗﺎ ﻻﯾﮏ ﺧﻮﺭﺩﻩ؛
60 ﻧﻔﺮ ﺍﺯ ﺍﺻﻔﻬﺎﻥ ﻭ ﺍﻫﻮﺍﺯ ﺭﺍﻫﯽ ﺗﻬﺮﺍﻥ ﺷﺪﻥ

ﺍﻭﻧﻮﻗﺖ ﭘﺴﺮﻩ ﺩﻩ ﺭﻭﺯﻩ ﭘﺴﺖ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ ﺳﺮﻃﺎﻥ ﺩﺍﺭﻡ ﺣﻼﻟﻢ ﮐﻨﯿﺪ ؛

2 ﺗﺎ ﻻﯾﮏ ﺧﻮﺭﺩﻩ . ﯾﮑﯽ ﻫﻢ ﻧﻮﺷﺘﻪ آب میوه بخور ﺧﻮﺏ ﻣﯿﺸﯽ
یارو بـه نامزدش ميگه:

عزيزم
تو زنبور عسلی،
چون

هم زنی
هم بوری
هم عسلی،

حیف نون کـه اونجا بود جو ميگيردش
ميادخونه بـه زنش
ميگه:
هی عشرت تو پنگوئنی،
برای اينکه
هم پهنی
هم گوهی
هم أنی!
بـه یارو میگن: کجا کار می‌کنی؟
ميگه: من تو N.M.A مشغول کارم.

ميگن: نيروگاه مرکزی اتمی؟
ميگه: نه, نانوايی ممد افغانی
رفتم دستشويي عمومی، دیدم روی سیفون نوشته:
“خواهی کـه نبیند اَحدی این هنرت را،
برخیز و بکش سیفون بالای سرت را”

من موندم شاعرای این مملکت چرا استعدادها رو اینجور جاها خالی میکنن… تازه برگشتم دیدم یکی نوشته :

“سنجیدم و دیدم سخنت عين صواب اسـت،
صد حيف كه دستگيره سیفون خراب اسـت”
بازنشر کرده است.
زن: سوال ازت می پرسم قسم بخور راستشو میگی
مرد: به خدا راستشو می گم
زن: اگه یه روز یه گرگ به من و مادرم حمله کنه به کدوممون کمک می کنی
مرد: به گرگه
خدا بیامرز زیادی صادق بود
زن باس :

.

.

کله صبح آقاشونو به زور از رختخواب

بکشه بیرون ،ببره دست و صورتشو بشوره ،

بیارتش تو آشپز خونه

بعد بهش بگه:

عشقم ظرفای دیشب هنوز مونده ،

اول اینا رو بشور بعد برو سرکار..
با شوهرم بحثم شد

قهر کرد رفت خونه بغلی که خونه مامانشه

منم نه گذاشتم ، نه ور داشتم

نت رو خاموش کردم

به همین برکت با یه دسته گل برگشت

والا این دیگه سوسول بازیه از قدیم قهر مال خانمها بوده

لطف کنن آقایون و داداشام محدوده رو رعایت کنن