تو مجازی تجربیاتمون رو در غالب متن فیلسوفانه یا غمهامونو در غالب دردنوشته تایپ می کنیم.یوقتها هم از دلنوشته های بقیه استفاده می کنیم.
اما میخواستم بگم دل سپردن به این متنها و دل نوشته ها.. فرو رفتن در غالب ادمهای همیشه اندوهگین چیزی از غممون کم نمی کنه که برعکس!
می خواستم بگم حتی شبیه اونایی نباشیم که پای درددل ادمها میشینن بی انکه کار مفیدی از دستشون بربیاد.فقط گاهگاهی بعلامت تایید سری تکون میدن و قلمی میجنبونن که بله حق داریدددد
بس کنید این نمایش بازی کردنهای بی فایده رو..!ضرر مسکن های موقت کمتر از فایده شون نیست
موافقم همینکه کسی پیدا میشه که دردش با ما مشترکه چه حتی موقت، انسان رو از یاس نجات میده اما بگمونم نااگاهانه به یاس عمیق تری فرو میبره!.این حال موقت شاد، روح ادمو گره میزنه به رضایت از درد،.به مشکلات به اندوهی که فراگیرش میکنیم..خواه ناخواه...خو میگیریم به اینکه همه همینجوریم همه تنهاییم همه بی کسیم به اینکه زندگی همینه ...باهاش کنار بیا!
هرچقدر تنش ها کم میشن خدا میدونه اون ته ته وجودمون چی داره از دست میره.....
کاش تمومش کنیم این جریانات منفی زندگی رو
۲۹م بهمن/
یه دعای متفاوت
اونم اینکه اگه کسیو ک دوسش دارید و از دستش دادید ...ولی دوباره برگشت ( البته اگه لایقتون هست )...قلبتون دوباره برا دیدنش بلرزه
وگرنه هر برگشتنی که فایده نداره
25بهمن/99
بگمونم وقتی از دنیای واقعی پا گذاشتیم تو مجازی و به دنبال عشق تو این خراب شده گشتیم به همون سرعت که تو عشق اوج گرفتیم و لمسش کردیم به همون شدت هم به زمین خوردیم!
اره مجازی بود که هم اجازه داد پا رو از خط قرمزها فراتر بزاریم و دنیای شگفت انگیزی رو به دنیای پر از قید و بند واقعیمون پیوند بزنیم و هم همون بود که دهنه این اسب بی پروا و شوخ رو چنان یهو کشید که هنوز جای جای بدنمون خسته از شکستگی های سنگینش هست
و بدترین اتفاقش اینه که کلا باورمون از عشق خراب شد.
خب البته که عشق لمس شدن میخاست؛
لمس نگاههای خیس از اشکمون موقع خداحافظی !
لمس بغض سنگین ته گلووومون وقتهای بیخبری
لمس دستهای تنها و بی کسمون تو هر موقعیتی!
بله عشق لمس شدن میخواست حتی لمس سکوت پر از حرفمون بعد از هر بار جدایی.
حقیقت همینه!مجازی قدرت زیادی نداره تو ترمیم
شاید شروع کننده خوبی باشه اما نه قدرت پایان دادن داره نه توان ترمیم ...
برعکس دنیای واقعی .
بعد چرا من بشخصهههه یبار اد میکنم کسی رو دوباره بالا صفحه میزنه که اددش کنم
خب نکنه درخواست من دوسه بار بره طرف فک کنه روش کراش دارم و این حرفها خخخ
البته که اینجا سایت موقریه ولی خب دیگه حالا یوقتتتت خخخ
چه کسی می داند
آنانکه که باهمند
چقدر باهمند؟ یا آن که می رود
تا کجا می تواند
دور شود از آدم؟
بیا دراز بکشیم
بیا دراز به دراز آدمهایی که از ما رفته اند
بخوابیم
به هم نگاه کنیم
اما
هیچ چیز نگوییم
آنوقت هر کداممان
گمان کنیم دیگری
فقط چیزهایی را گفته که می خواستیم.
چراغهای دنیا راخاموش کن عزیزم!
ما
چقدر
خسته ایم!!