ای کرده تو مهمانم در پیش درآ جانم
زان روی که حیرانم
من خانه نمی‌دانم
؛
ای گشته ز تو واله هم شهر و هم اهل ده
کو خانه؟ نشانم ده،
من خانه نمی‌دانم
؛
من عاشق و مشتاقم من شهره‌ ی آفاقم
رحم آر و مکن طاقم
من خانه نمی‌دانم
/
( مولانای جان )
/


... !/

پسند

موردی برای نمایش وجود ندارد.

بازنشر

موردی برای نمایش وجود ندارد.