تو آدم‌ْحسابیِ دنیای منی.

هنگام مواجهه با مشکلاتم تنها به تو فکر می‌کنم و بعد از خدا، تنها حضور توست که مرا آرام می‌کند. لابلای شلوغیِ روزهام، تداعی سخنان روح‌افزای توست که لبخند به لب‌هام می‌نشاند و در تاریک‌ترین حالات؛ تداعی خاطراتی که با تو داشته‌ام است که مرا روشن و سرزنده می‌دارد.
تو آدمْ حسابیِ دنیای منی و من از میان همه، تنها روی حساب می‌کنم و تنها تو را لایق تکیه‌گاه بودن می‌دانم و زمان‌هایی که در آسیب‌پذیرترین حالات ممکنم هستم، تنها به حریم مقدس آغوش تو پناه می‌برم. من تنها به حرف‌های تو گوش می‌کنم و از نگاه تو قدرت می‌گیرم و جز تو انسانی را شایسته‌ی اینهمه دوست‌ داشته شدن نمی‌دانم.
گاهی از خودم می‌پرسم: یعنی جهان همه‌ی آدم‌ها یک آدمِ حسابی دارد؟ آدم‌های دیگر هم در لحظات تاریک و اندوه‌بارشان، دلخوشند به حضور همان یک‌نفر؟ همیشه یک‌نفر هست که آدم‌ها را از زوال و اضمحلال نجات بدهد؟

پسند

بازنشر