♡
دلتنگ توام جانا
هر دم که روم جایی
با خود به سفر بردم
یاد تو و تنهایی...
✍#مـولانـا
♡
زندگیام
از روزی
آغاز شد
که دل
به تو دادم...
✍#نـزار_قبـانـی
♡
بی فاصله
می خواهمت
آنقدر که
با هم
یکی شویم
✍#لیـلا_مقـربـی
زن ؛
قیمتیترین نقاشی خداوند است
ڪہ از شما بر نمیآید خریدارش باشید ؛
اڪَر روزے او را امانت ڪَرفتید
مراقبش باشید
تا بدهڪار خداوند نشوید ..!!
دلتنگی
آدم را به خیابان میکشد؛
دلتنگم و مردم نمیفهمند
قدم زدن گاهی
از گریه کردن غم انگیز تر است .
رک بودن و بی ادب بودن، شوخی کردن و توهین کردن، نصیحت کردن و دل شکوندن...
اینا مرزهای باریک داره. حواسمون باشه!
محبوب من!
شما که آدم ماندن نبودید
پس چرا این همه خاطره ی خوب و شیرین؛
در باغچهی دل ما کاشتید...؟
مداد رو همه دارن
ولي هر كسی نقاش نيست👍!!!
دو ڪلمہ حرف حساب:
مرا با حقیقت بیازار
ولے با دروغ آرامم نڪن
شب ها ،
پرده دلم را کنار می زنم ،
پنجره قلبم را باز می کنم ،
و از دور ، به تماشای تو
می ایستم ،
در این صحرای دلتنگی ،
ستاره کویر دیدَنیست.
مولانا یه نصیحت قشنگ پدرانه میکنه و میگه:
« هرکسی را همدم غمها و تنهایی مدان..!
سایه هم راه تو می آید
ولی همراهِ تو نیست. »
تلنگرانه
فردی چندین سال شاگرد نقاش بزرگی بود و تمامی فنون و هنر نقاشی را آموخت. استاد به او گفت که دیگر شما استاد شده ای و من چیزی ندارم ک به تو بیاموزم.
شاگرد فکری به سرش رسید، یک نقاشی فوق العاده کشید و آنرا در میدان شهر قرار داد ، مقداری رنگ و قلمی در کنار آن قرار داد و از رهگذران خواهش کرد اگر هرجایی ایرادی می بینند یک علامت × بزنند و غروب که برگشت دید که تمامی تابلو علامت خورده است و بسیار ناراحت و افسرده به استاد خود مراجعه کرد.
استاد به او گفت: آیا میتوانی عین همان نقاشی را برایم بکشی ؟
شاگرد نیز چنان کرد و استاد آن نقاشی را در همان میدان شهر قرار داد ولی این بار رنگ و قلم را قرار داد اما متنی که در کنار تابلو قرار داد این بود که : اگر جایی از نقاشی ایراد دارد با این رنگ و قلم اصلاح بفرمایید غروب برگشتند دیدند تابلو دست نخورده ماند.
استاد به شاگرد گفت: همه انسانها قدرت انتقاد دارند ولی جرات اصلاح نه...!
هِی میگویَند سـُکـوت علامت رِضاست !
کسی نیست بگوید لَعنتی بـُغـض که گُفتنی نیست!