. و همچنین ،
. با تاخیر یک روزه ،
. در سالروزِ رحلتِ باباعلیِ مهربونت ،
. تسلیتِ بی انتها از دلِ من برای تو مهربون .
. دعا دارم مثل همیشه برای شادیِ روحش تا اَبد .
. امروزم ، سلام دارم عزیزم .
. این چندروزه ،
. روزی بیست بار اومدم تا ببینم اومدی یا نه .
. هربارم تووی دلم میگم خدا کُنه اومده باشه گُلِ من .
. اما افسوسِ عجیبی میخورم وقتی میبینم که هنوز نیامدی مهربونم .
چهار روزِ پیش ( جمعه 19 اسفند )
من دو تا کامنت گذاشته بودم زیرِ این پست ،
چرا پس پاک شده ، ؟ !!! .
نکُنه مُدیریتِ این شبکه کامنت هارو پاک میکنه یکی یکی ، ؟ !!! .
سالروز وفاتِ اون بابا علیِ عزیزِ مهربونِ تو ، گرامی .
تسلیتِ بی انتها دارم برات عزیزم .
دعا دارم و، اُمیدوارم ، تا به اَبَــــد ،
روحِ بلندش به خوشی در برِ اون امام علی .
...
اما بگوو تا بدونم خرگوشِ من چطوره .
دلسا خانووم ، اَسمای من چطورن ، ؟؟ .
بگوو ببینم ، باباو ، مامان خانوومِ تو چطورن . ؟؟
من همیشه دعا دارم سرِنماز که خوب باشین به حقِ زهرا .
آخ که چقدر میچسبه ... آخ که چقدر میچسبه ...
...
زنگو بزن تا باز کنم آغوشمو به روی تو ...
بغل کنم پیکرتو عاشقونه ، تنگِِِ تنگ ...
ببوسمت داغِِِ داغ و ... مََستِِِ مََست ...
با این ایموجـی که فرستادی واسم ،
گمونم ، شبِ عروسی رو قرار گذاشتی واسه آغوشِ خودت ...
وعده میذاری سرِ خرمن ، ؟؟ ... یا که برای سرِ جالیـز توی شیطوون ؟؟ ...
فعلا" که معمولی است ... نه بد است و ، نه خوب ...
...
گوشۀ دامن میکشی از دوطرف ،
مؤدّب و ، محجوب و ... یک گولّه نمک ،
چه دخملِ خوبی و ... بی دوزو کلک ،
سلام میدی ، اشکاتو پاک میکُنی با رووبانِ آبیِ سر ...
آره ، آره ،
خیلی بلا ، خیلی بلا ، !!! ...
پشتِ دیوارِ همین کلیکی ها ، یواشکی وامیستی و ،
یواشکی گوش میکنی همیشه تو حرفهای این قلبِ منو با دلِ خرگوشِ من ...
تازه شم ، همش سرک میکشی و ،
توی کارِ دلِ من ، همش فضولی میکنی تو بلااااا ...
اوّلا" کـــه :
تو با اون اِستیکرت ، لُپِ کسی رو نمیکشی جانکم ...
با پشتِ انگُشتای دستت ، داری هِی به لُپپای آبجی جونت میزنی که تووی بغلت نشسته ...
و داری اذیتش میکنی که خوابش نره ...
و دوّما" ،
لُپپای صورتِ من ، سرخ و ، گُلی نیست ...
موهای سرمو هم ،
اونجوری گوش خرگوشی با روبانِ سرخ و ، گُلی نمیبندم که آخه خنگِ خدااا ...
سلام مهربانو جان ،
اوایل یادتونه که ، به محض ورود به کلیک
یه پست منتشر میشد ، که فلانی هستم و عضو کلیک شدم
این همون پست هست ، ویرایشش زدم و کامنتای خوش امدگویی رو پاک کردم
surena raad
. سلام به پاندای دلِ عاشقم .
. کجا شدی شمع و گُلِ مَحفلم . ؟ !!! .
. رفت زِ دل جان و ، پریشان شدم .
. کُشت مرا دوریِ تو ، دلبرِ جانانی اَم .
surena raad
. و همچنین ،
. با تاخیر یک روزه ،
. در سالروزِ رحلتِ باباعلیِ مهربونت ،
. تسلیتِ بی انتها از دلِ من برای تو مهربون .
. دعا دارم مثل همیشه برای شادیِ روحش تا اَبد .
surena raad
. دلسا خانووم ، اَسمای من چطورن . ؟ .
. بابا و ، مامان بگوو به من چطورن . ؟ .
surena raad
. بازم میگم : سلام گُلِ عزیزم .
. اگر بیای بازم پیشم ، تا همیشه شاخه گُلِ مهربونی به پای تو میریزم .
surena raad
. امروزم ، سلام دارم عزیزم .
. این چندروزه ،
. روزی بیست بار اومدم تا ببینم اومدی یا نه .
. هربارم تووی دلم میگم خدا کُنه اومده باشه گُلِ من .
. اما افسوسِ عجیبی میخورم وقتی میبینم که هنوز نیامدی مهربونم .
surena raad
چهار روزِ پیش ( جمعه 19 اسفند )
من دو تا کامنت گذاشته بودم زیرِ این پست ،
چرا پس پاک شده ، ؟ !!! .
نکُنه مُدیریتِ این شبکه کامنت هارو پاک میکنه یکی یکی ، ؟ !!! .
سالروز وفاتِ اون بابا علیِ عزیزِ مهربونِ تو ، گرامی .
تسلیتِ بی انتها دارم برات عزیزم .
دعا دارم و، اُمیدوارم ، تا به اَبَــــد ،
روحِ بلندش به خوشی در برِ اون امام علی .
...
اما بگوو تا بدونم خرگوشِ من چطوره .
دلسا خانووم ، اَسمای من چطورن ، ؟؟ .
بگوو ببینم ، باباو ، مامان خانوومِ تو چطورن . ؟؟
من همیشه دعا دارم سرِنماز که خوب باشین به حقِ زهرا .
.
علیک سلام بر صاحب مهربان قلب من
واقعا دوری اجباری ، سختی بود
ممنونم که به یاد عزیزان من بودی
عزیزان خودت هم همنشین امیرالمومنین باشند
حال اسمای تو که عالی و شبیه پرتقالی
پدر و مادر هم خوبن شکر خدای مهربان
اومدم ، آی اومدم اومدم که همیشه بمونم
surena raad
آره عاقاجووو ... خیلی سخت و ... ، خیلی سخت ...
...
قابل نداره شووما رو کـــه ... وظیفمه تا همیشــه ...
...
تشککرات ... فراوان ...
...
خب ، خدا رو شکر ... خدارو شکرِ فرواااان ...
...
اومدی ... آخ که چه عالی اومدی ... ...
اومدی حالِ منو عالی کُنی بازم تو ... بازم تو ... ...
.
بعد از سختی دوری ازت ، چه میچسبه باهات بودن
اومدم و اومدم
در رو باز کن اومدم
surena raad
آخ که چقدر میچسبه ... آخ که چقدر میچسبه ...
...
زنگو بزن تا باز کنم آغوشمو به روی تو ...
بغل کنم پیکرتو عاشقونه ، تنگِِِ تنگ ...
ببوسمت داغِِِ داغ و ... مََستِِِ مََست ...
.
می چسبه ، می چسبه کنارت بودن
دینگ ، دینگ
من اومدم ، من اومدم
با ناز و ساز اومدم
دلم خواست
surena raad
عِ ، !!! ... ( آغوشمو ) ، اشتباه تایپ بکردم ...
.
دیگه من رو جلو درب دیدی و املا ت ضعیف شد
surena raad
آره ، بگمانم که همینه ، جانم ...
اون سُرخیِ لُپ هارو که بدیدم ،
هوش از سرم رفت و ... یـهـــو ،
( آغوشمو ) ، ( آقوش ) نوشتم برات ...
.
بنظرت کی آغوش میشه
surena raad
هروقتی که خودت بخوای ...
.
surena raad
...
surena raad
با این ایموجـی که فرستادی واسم ،
گمونم ، شبِ عروسی رو قرار گذاشتی واسه آغوشِ خودت ...
وعده میذاری سرِ خرمن ، ؟؟ ... یا که برای سرِ جالیـز توی شیطوون ؟؟ ...
.
دارم با انگشتام فال میگیرم که میشه یا نمیشه
به من باشه وعده نمیدم ، همون لحظه عمل میکنم .
surena raad
خخخ
انگشتای فالگیرتو برم مــــــن ...
...
پس به کی هستش که همین اَلان عمل نمیکنه بی قرارو ، بی وعده ، ؟؟ !!! ...
.
فقط انگشتی فالگیرم بقیه شون چی ؟؟
عمل نمودم که
surena raad
بقیه رو که میخورمش بی نمک و ، بی ترشی ...
...
آخ که برم این عملِ تو رو مــــــن ،
که منو کُشته و ، دیوانه بکرده از خوشی ، ی عاااالـــم ...
.
پس عملیات با موفقیت انجام شد
surena raad
هابعلـه و ،... هابعله ...
امّا حساب که خالییـــه ...
.
اوضاع بورس که عالیه ، چجوری واسه تو خالیه
surena raad
فعلا" که معمولی است ... نه بد است و ، نه خوب ...
...
گوشۀ دامن میکشی از دوطرف ،
مؤدّب و ، محجوب و ... یک گولّه نمک ،
چه دخملِ خوبی و ... بی دوزو کلک ،
سلام میدی ، اشکاتو پاک میکُنی با رووبانِ آبیِ سر ...
.
همین جور شانسی گفتم
بورس که یادم ندادی
کسی قدر نمیداند از این دخمل خوب و بی دوزو کلک
surena raad
خخخ
من که قدرت میدونم خرگوشکِ خووووب ...
...
خب به این راحتی یاد دادنی نیست که بورس ...
پیچیده است خیلی زیاد و ،
تجربه میخواد فراوون ...
.
بدان و بدان
باشه ، خودت تنهایی سود ببر
surena raad
مُدانُم ، آی مُدانُم ...
...
سودو ، ضرر باهمـــه ،
هردوتاشو ، من میبرم تنهایی ...
بشین و ، نگاه کُن که چقدر بلایی ...
.
من و بلا !!!!
surena raad
آره ، آره ،
خیلی بلا ، خیلی بلا ، !!! ...
پشتِ دیوارِ همین کلیکی ها ، یواشکی وامیستی و ،
یواشکی گوش میکنی همیشه تو حرفهای این قلبِ منو با دلِ خرگوشِ من ...
تازه شم ، همش سرک میکشی و ،
توی کارِ دلِ من ، همش فضولی میکنی تو بلااااا ...
.
من که آسه میام و آسه میرم
با دل تو و خرگوشکت کاری ندارم
surena raad
خخخ
آخ که چقدر یواش یواش ،
وَه که چقدر با ناز میای ...
وای که چقدر با عشوه میری تو بلاااا ...
.
تو هم یاد بگیر خب
surena raad
خخخ
آخه جانم ،
نازو ، عشوه ، واسه این ریش و ، سیبیل ، خنده داره ، خیلی زیاد ، خیلی زیاد ...
.
surena raad
.
چقد زبون در آوردن به ریش و سبیل هات میاد
surena raad
خخخ
به من نخند دیوونه ...
.
من با تو نخندم ، پس با کی بخندم !
surena raad
با اَسمای کووشلوو ... نونِ زیرِ کبابِ من ...
.
ایشان که فعلا دوره ی غر زدن رو داره طی میکنه
surena raad
دورۀ این غُرزدناش تموم بشــــــه ،
نازو عدا کردناش و ،
عشوه بپاکردناش و ،
دلبریاش شروع میشه ، بلا خانووم ، >>> .. .. ..
.
surena raad
عِ ... !!!
چیکار داری نیمه شبی ، با لُپپای اَسمای من ، ؟ !!! ...
بزارش چُرت بزنه تا بخوابه تووی بغلِ دلبرِ من ...
.
دورۀ این غُرزدناش تموم بشــــــه ،
نازو عدا کردناش و ،
عشوه بپاکردناش و ،
دلبریاش شروع میشه ، بلا خانووم ، >>> .. .. ..
دوره ی غر زدناش منظورت بود ، که جواب ندادم
surena raad
آره دیگه جانم ...
.
پس لوپ تو رو کشیدم در جوابش
.
تو بغل من که نباید بخوابه ، خودش تخت داره ، به من چه
عِ ... !!!
چیکار داری نیمه شبی ، با لُپپای اَسمای من ، ؟ !!! ...
بزارش چُرت بزنه تا بخوابه تووی بغلِ دلبرِ من ...
surena raad
اوّلا" کـــه :
تو با اون اِستیکرت ، لُپِ کسی رو نمیکشی جانکم ...
با پشتِ انگُشتای دستت ، داری هِی به لُپپای آبجی جونت میزنی که تووی بغلت نشسته ...
و داری اذیتش میکنی که خوابش نره ...
و دوّما" ،
لُپپای صورتِ من ، سرخ و ، گُلی نیست ...
موهای سرمو هم ،
اونجوری گوش خرگوشی با روبانِ سرخ و ، گُلی نمیبندم که آخه خنگِ خدااا ...
.
بیا لوپات رو سرخ و گلی کنم
موهاتم خوجل و خرگوشی کنم
surena raad
نکُنه میخوای منو مثلِ اِوا خواهرا درست کُنی ،
تا بچّه های کوچه تون ،
دنبالِ من بیفتن و ... از اون کارا بکُنن با من ، !!! ...
.
تو کوچه که نمیزارم بری
surena raad
پس به کُجا میزاری برم تو ، ؟؟ ...
ینی یسره تووی خونه ... بَـرِ دلِ تو ، ؟؟ !!! ...
.
اوهوم
surena raad
پس بفرمائین شووما فقط اسیرِ میخواین بَـرِ دلتون ... نـه دِلبــــر ...
.
دیگه همینی که هست
surena raad
خخخ
پس کی بره نون بیاره توو خونه مون ، ما بخوریم ، ؟؟ !!! ...
.
اون موقع موهای خرگوشی ت رو باز میکنم
گونه های سرخ ت رو هم سیاه میکنم
surena raad
خب حالا اگه لُپپای منو ، سرخ میکُنی با لبهاااات ،
دیگه موهامو چیکارداری که اونجوری درست کُنی با دستاااات ، ؟؟ !!! ...
.
دیگه همینی که هست حق اعتراض هم نداری
surena raad
باشه ، باشه ...
پس منم اون موی تو رو ،
گوشِ خرگوشی درستش میکنم و ،
میخورمش دو لُپپی و ، یواشکی ، دوتا گوشاتو ...
.
قبوله
surena raad
پس با این حسااااب ،
عملیاتِ ذوجیمون ... حتما" با مُوفّقیت انجام میگیره ، بی برو بگـــرد ...
.
ان شای الله ...
surena raad
...
مهربانو
چجوریه ، من اینجا کامنت ندارم ولی نظرات برام ارسال شده
.
سلام مهربانو جان ،
اوایل یادتونه که ، به محض ورود به کلیک
یه پست منتشر میشد ، که فلانی هستم و عضو کلیک شدم
این همون پست هست ، ویرایشش زدم و کامنتای خوش امدگویی رو پاک کردم