یارانِ من بیایید
با دردهایِتان
و بارِ دردِتان را
در زخمِ قلبِ من بتکانید !

من زنده‌ام به رنج...
می‌سوزدم چراغِ تن از درد ...

یارانِ من بیایید
با دردهایِتان
و زهرِ دردِتان را
در زخمِ قلبِ من بچکانید ...!!

پ.ن : سالگرد شاملوی عزیز ... در توصیف مقام و جایگاه شاملو همین بس که پس از مرگ احمد شاملو مراسم سالگرد و یادبودش بارها با حضور نیروهای امنیتی همراه بوده که در مواردی هم به تندی گراییده یا به دلایل امنیتی برگزار نشده‌است. همچنین سنگ مزار او به دست افراد ناشناس چندین بار مورد تخریب قرار گرفته ... امیدوارم امروز توفیق رفتن بر سر مزارش را داشته و مجددا درب امامزاده را نبندند ...
  • احمد رضایی

    سلاخی می‌گریست
    به قناری کوچکی
    دل باخته بود!

  • MANI

    ای تمامیِ دروازه‌های جهان
    مرا به بازیافتنِ
    فریادِ گم‌شده‌ی خویش
    مددی کنید

  • احمد رضایی

    بگذریم

    این روزها دائم با خودم زمزمه می کنم

    سلاخی می گریست به قناری کوچکی دلباخته بود

    سلاخی می گریست به قناری کوچکی دلباخته بود

  • MANI

    برویم ای یار، ای یگانه‌ی من!
    دستِ مرا بگیر!
    سخنِ من نه از دردِ ایشان بود،
    خود از دردی بود
    که ایشانند!

  • احمد رضایی

    وسکوت
    سرشار از ناگفته هاست .

  • MANI

    فریبِمان مده‌اِی!
    حیاتِ ما سهمِ تو از لذتِ کُشتارِ قصابانه بود.
    لعنت و شرم بر تو باد!

  • احمد رضایی

    من و تو یکی دهانیم
    که با همه آوازش
    به زیباتر سرودی خواناست.
    من و تو یکی دیدگانیم
    که دنیا را هر دَم
    در منظرِ خویش
    تازه‌تر می‌سازد.

  • MANI

    زندگی را فرصتی آن‌قَدَر نیست
    که در آیینه به قدمتِ خویش بنگرد
    یا از لبخنده و اشک
    یکی را سنجیده گُزین کند

  • احمد رضایی

    و پرستویی که در سرْپناهِ ما آشیان کرده است
    با آمدشدنی شتابناک
    خانه را
    از خدایی گم‌شده
    لبریز می‌کند.

  • MANI

    بارها به خونِ‌مان کشیدند
    به یاد آر،
    و تنها دست آوردِ کُشتار
    نان‌پاره‌یِ بی قاتقِ سفره‌یِ بی‌برکتِ ما بود.
    به یاد آر
    که تنها دست آوردِ کُشتار
    جُل پاره‌یِ بی قدرِ عورتِ ما بود.

    از محبت ات بسیار سپاسگزارم جناب رضایی بزرگوارم که افتخار همراهی دادی ...

  • احمد رضایی

    نخست
    دیرزمانی در او نگریستم
    چندان که چون نظر از وی بازگرفتم
    در پیرامونِ من
    همه چیزی
    به هیأتِ او درآمده بود.
    آنگاه دانستم که مرا دیگر
    از او
    گریز نیست.
    کنار شما بودن هم افنخار بزرگیست ...

  • MANI

    فدای مهر و محبت و معرفت شما رفیق ناب و زلال

  • احمد رضایی

    رفیق خوده خودمی ...

پسند

بازنشر

موردی برای نمایش وجود ندارد.