#داستان_کوتاه_فرگون

فرگون زیباترین زن زمانه خویش بود و همسر ملک شاه .
در مجلسی زنانه ، زنی از خاندان نزدیک همسرش گفت : فرگون خانم ! شنیده ایم هیچ خدمتکار ایرانی به کاخ خویش راه نمی دهی ؟
بانوی اول ایران پاسخ داد : ایرانی خدمتکار نمی شناسم !
آن زن سماجت کرد و گفت : چطور ؟ اعتماد نمی کنید ؟!

فرگون زیبا گفت : من نیازی به کمک دیگران ندارم هم نژادانم را هم برتر از آن می دانم که آن ها را به خدمت بگیرم . زنان رومی و چینی و یونانی را هم که می بینید پیشکش سرزمین های دیگرند به پادشاه ایران و من تنها مواظب آنانم تا آسیب بیش تری به آن ها نرسد .
زن دیگری می پرسد : مگر پیش تر چه آسیبی دیده اند ؟

فرگون زیبا می گوید دوری ! دوری از شهر و دیارشان ! این بزرگ ترین آسیب است .
آن زن دست به گیسوی فرگون می کشد و می گوید حالا می فهمم برای چه همه تو را دوست دارند .

نامداران ماندگار آنانی اند که سرشتی نیکو و دلی سرشار از مهر دارند
  • آرش ( گروه لاله های سرخ )

    🌳 سلام و درود بر شما دوست عزیزم
    💚 دوستی های پاک مدیون صداقت اند
    🍀 صداقتی که هرگز به دروغ تبدیل نمیشوند
    🌺 صداقت هایی که بوی وفاداری ، حقیقت و اعتماد میدهند....
    ☕ روز زیبای بهاریتون بخیر و خوشی

  • ꧁ RAD ꧂

    🌳 سلام و درود بر شما دوست عزیزم
    💚 دوستی های پاک مدیون صداقت اند
    🍀 صداقتی که هرگز به دروغ تبدیل نمیشوند
    🌺 صداقت هایی که بوی وفاداری ، حقیقت و اعتماد میدهند....
    ☕ روز زیبای بهاریتون بخیر و خوشی


    🙏🙏

پسند

بازنشر