از دلتنگيت کجا فرار کنم
معمار هيجان
کجا بروم که صدای آمدنت را بشنوم؟
کجا بايستم که راه رفتنت را ببينم؟
کجا بخوابم که صدای نفس‌هات بيايد؟
کجا بچرخم که در آغوش تو پيدا شوم؟
کجا چشم باز کنم که در منظرم قاب شوی؟
کجایی؟
کجایی که هيچ چيزی قشنگ‌تر از تماشای تو نيست؟
کجا بميرم
که با بوسه‌های تو چشم باز کنم؟
کجايی؟

پسند

بازنشر

موردی برای نمایش وجود ندارد.