دختر بچه ای در رعد و برق ایستاده بود
پیری به او گفت: چه می کنی؟
دخترگفت
ببین خدا داره ازم عکس میگیره
پیر گفت
اگر همه مثل تو اینگونه خدارو
حس میکردند دیگر کسی
به خود جرات نمیداد گناه کند

پسند

بازنشر