یادش بخیر بچه بودیم این موقع ها میرفتیم تو خیابون سیگارت بازی

یبارم با سیگارت داشتم درختای کنار خیابونو به فنا میدادم که آب آوردن خاموش کردن آتیشو

منم از اون گوشه ها رفتم تو افق محو شدم

کاش برمی گشتم به اون روزا؛ رها و بی دغدغه