وقتی سنم کمتر بود ، هر وقت دلتنگ کسی میشدم سریعا تلفنو برمیداشتم و بهش زنگ میزدم بدون اینکه در نظر بگیرم شاید اون اصلا از من خوشش نمیاد یا شاید اصلا دلتنگم نیست.
اما الان ، ممکنه روزها و هفته ها سرگردون خیابونا رو متر کنم ، پشت هم سیگار بکشم و بهت فکر کنم ، هزار بار عکساتو چک کنم اما تو هیچوقت نفهمی آدمی که سالی یک بارم سراغت رو نمیگیره چقدر دلتنگته.
بزرگ شدن به قیمت از دست رفتن قلب و احساسم تموم شد ، به قیمت سرکوب شدن تمام خواسته هام‌.

پسند

بازنشر