مردی به دیدن بیماری رفت. پرسید: «چه بیماری داری؟». گفت: «تب دارم و گردنم درد می‌کند. اما سپاس که یک دو روز است تبم شکسته است. اما گردنم هنوز درد می‌کند». مرد گفت: «نگران نباش. آن نیز همین یکی دو روز می‌شکند.»

پسند

موردی برای نمایش وجود ندارد.

بازنشر