شقایق

بعضی وقتا ناراحتی تبدیل میشه به قدرتی برای زندگی کردن…

تو مثل دندانی هستی
که درد می کنی،
رسیده ای به عصب!
اما من دلی ندارم برای "کندن"
می فهمی
دوست داشتنت چقدر دردناک است؟

شما از تنهایی میترسید من از بودن با کسایی که ادای رفیقا رو فقط درمیارن.

دونه دونه زخمامو خودم تنهایی بستم ):

نیاز دارم :
نیاز دارم یکیو داشته باشم که باهم رو جدولا بشینیم، قدم بزنیم، رو پل هوایی بدوئیم، هودی ست بگیریم تو هوای سرد بریم بیرون از دکه های کنار خیابون لبو داغ بگیریم بخوریم. ی چیزیو سوژه کنیم و قهقه‌مون بره تا اسمون، کنارهم نفهمیم غم چیه اصلا. تا عصر باهم باشیمو فقط خوش بگذرونیم بعد بارون بگیره دراز بکشیم تو سبزه های نم دار و انگشتامونو بهم حلقه کنیم و نگاه کنیم به رقص قطره های بارون که روی موژه هامون میباره.

یکی اَم نداریم عین دیالوگ سریال یاغی بگه: نفسم به نفست بنده
مگه آدم نفس کشیدن شو یادش میره

همیشه بهمون گفتن نگران نباش! یروز خوب میاد..
گذشت و گذشت
روزا گذشت
و
هیچوقت روز خوبی نیومد..
نویسنده داستان گفته بود یه روز خوب میاد و ما همه چی دیدیم جز..
قرار بود همه چیز درست شه خراب تر شد!
حالا کی جواب انتظار مایی که منتظر یه روز خوب بودیمو میده؟
نویسنده غیب شد..
اما من میگم!
یه روز خوب کنسله..

هر چه گشتیم
در این شهر نبود اهلِ دلی
که بداند غمِ دلتنگی و تنهاییِ ما ..

اونایی که مهربونن ساده نیستن با اینکه زود فراموش میشن..

هر چه گشتیم
در این شهر نبود اهلِ دلی
که بداند غمِ دلتنگی و تنهاییِ ما ..

‏هیچ اتفاقی قرار نیست بیفتد،
‏اما آدمی است دیگر...
‏همیشه منتظر می ماند...!

گاهی اونایی که بدترین گذشته رو داشتن
بهترین آینده رو برای خودشون می‌سازن...

‏چیزهایی‌ که‌ توی‌ قلبتون ‌پنهون میکنید
شما رو‌ از درون‌ نابود‌ میکنن...‌!

دل استــ دیگر خسته میشود
بی حوصله میشــود
از روزگار از آدمـــــــها از خــودشـــــ
از این قابــها، از اثباتــ ، از تـــــوضیــح
از کلماتــــی که رابـــطه ها را به گند میکشـــد

لعنت به این روز‌ها!
این روز‌ها که اسم دارند، شماره دارند، تعطیلی دارند..
هفته و ماه و سال دارند..
اما افسوس که روح ندارند…