ﮔﺎهگاهی ﮐﻪ ﺩﻟﻢ میگیرد
به خودم میگویم
در دیاری که پر از دیوار است
ﺑﻪ ﮐﺠﺎ ﺑﺎﯾﺪ ﺭﻓﺖ؟
ﺑﻪ ﮐﻪ ﺑﺎﯾﺪ ﭘﯿﻮﺳﺖ؟
ﺑﻪ ﮐﻪ ﺑﺎﯾﺪ ﺩﻝ ﺑﺴﺖ ...؟
کوش اونکه میخورد تو حالم میخورد تو حالش؟؟؟؟؟
...کجاس پس اون روزای خوب؟؟؟؟؟
کسی را نگه دار که بداند ده ثانیه مانده به انفجار؛ کدام سیم را قطع کند که قصه نمیرد و از دست نرود
تو از کدوم قصه ای که خواستنت عادته
بــعــضــیــا نــبــاس بــلــاڪ شــن بــاس بــمــونــن بــبــیــنــن هلــاڪ شــنــ
من پاره های اندوه ، خشم و گریز بودم
تو جان مرا اما به عشق دوختی
دل آرامـا نگارا
چون تـو هستی
هـر آن چیزی کـه بـاید
هست مـا را...
"تـو" هـمـانۍ ڪـہ
تـوانـے بـڪـشـانـے دل مـا را
بـہ جـهـانـے ڪـہ دلـمـ مـیـخـواهـد
چه تقدیرے ازین بهتـــــر کـهـ از عشقــ میمیـرم....
چای را دم میکنم دلتنگیام را تازهتر،
تا به خود میآیم انگاری که مهمان رفته است...
به من آهسته بگو عشق سلام
چه خبر از غم دنیا
دل من خسته نباشی
نفست گرم و دلت شاد
مبادا که از این رنج برنجی
که جهان گشته پر از درد
به من آهسته بگو نیست جهان جای قشنگی
بگذار هرچه بدی هست در این خاک بماند
من و تو رهگذر کوچه ی عشقیم
و همین بس که تو را دوست بدارم
نکند خسته شوی یا که ببازی
من کنار تو نشستم
که تو بر عشق بنازی
کمکت خواهم کرد که به شکرانه این عشق
تو یک کلبه بسازی
که در آن بوی خدا هست
و این حس
سرآغاز قشنگی است
که آغاز شود بودن و بی عشق نماندن
به من آهسته بگو
هستی و هستم.
آرش ( گروه لاله های سرخ )
☪️ سلام دوست عزیز و بزرگوارم
🌈 با کمال احترام شما را دعوت می کنم
🦋 عضو گروه "لاله های سرخ" بشوید
لینک
آرش ( گروه لاله های سرخ )
لینک