omida
۷۶ پست
۳۷ دنبال‌کننده
مرد
ناراحت

تصاویر اخیر


دلتنگی آدم را به خیابان می‌کشد
دلتنگم!
و مردم نمی‌فهمند
قدم زدن گاهی
از گریه کردن غم انگیزتر است

کاش می‌توانستم
دلتنگی‌های نبودنت را شماره کنم
مانند عیدی‌های کودکی‌هایم
و صدای مادر را بشنوم:
آنقدر نشمار... کم می‌شود
و من باور کنم
و باز دلتنگی هایم را شماره کنم تا کم شود...
کاش باور کنم

کاش دلتنگی نیز نام کوچکی می‌داشت
تا به جانش می‌خواندی:
نام کوچکی
تا به مهر آوازش می‌دادی
همچون مرگ
که نام کوچکِ زندگی‌ست

تا یادم نرفته است بنویسم
حوالیِ خوابهای ما سالِ پربارانی بود
می‌دانم همیشه حیاط آنجا پر از هوای تازهٔ باز نیامدن است
اما تو لااقل، حتی هر وهله، گاهی، هر از گاهی
ببین انعکاس تبسم رویا
شبیه شمایل شقایق نیست!
راستی خبرت بدهم
خواب دیده‌ام خانه‌ئی خریده‌ام
بی‌پرده، بی‌پنجره، بی‌در، بی‌دیوار... هی بخند!
بی‌پرده بگویمت
چیزی نمانده است، من چهل ساله خواهم شد
فردا را به فال نیک خواهم گرفت
دارد همین لحظه
یک فوج کبوتر سپید
از فرازِ کوچهٔ ما می‌گذرد
باد بوی نامهای کسان من می‌دهد
یادت می‌آید رفته بودی
خبر از آرامش آسمان بیاوری!؟
نه ری‌را جان
نامه‌ام باید کوتاه باشد
ساده باشد
بی‌حرفی از ابهام و آینه،
از نو برایت می‌نویسم
حال همهٔ ما خوب است
اما تو باور نکن!

سلام!
حال همهٔ ما خوب است
ملالی نیست جز گم شدنِ‌گاه به گاهِ خیالی دور،
که مردم به آن شادمانیِ بی‌سبب می‌گویند
با این همه عمری اگر باقی بود
طوری از کنارِ زندگی می‌گذرم
که نه زانویِ آهویِ بی‌جفت بلرزد و
نه این دلِ ناماندگارِ بی‌درمان!
مشاهده ۴ دیدگاه ارسالی ...

نه این‌که بی تو ممکن نیست 


نه این‌که بی تو می‌میرم


به قدری مسریه حالت


که دارم عشق می‌گیرم


همه دلشورم از اینه 


که عشق اندازه آهه


تو جوری عاشقی کن که


نفهمم عشق کوتاهه



آتا نصیحتین ، آنا زحمتین ، قارداش صداقتین ، باجی نعمتین ، ائل طایفا شرافتین ، دوستون حورمتین


ساخلایان قیز و اوغلانین قاداسین آلیم


بر ماسه ها نوشتم :


           دریای هستی من 


                    از عشق توست سرشار      


                                         این را به یاد بسپار.


بر ماسه ها نوشتی :


           ای همزبان دیرین


                     این آرزوی پاکیست


                                 اما به باد بسپار.

بازنشر کرده است.

بـــاور کن

آن قدر ها هم سخت نیست

فهمیدن اینکه

بعضی ها می آیند که

نماننــد

نباشند

نبیـننـد

و تــو

اگر تمامی ِدنیا را هم حتی به پایشان بریزی

آنها تمامی ِبهانه های دنیا را جمع می کنند

تا از بین آنها

بهانه ای پیدا کنند

که بــــروند

دور شـــوند

که نـــمانند اصلا

پس به دلت بسپار

وقتی از خستگی هایِ روزگار

پناه بردی به هر کسی

لااقل

خوب فکر کن ببین

از سر علاقه آمده

یا از سر عادت …

تا دنیایت پر نشود

از دوست داشتن هایِ پر بغض

که دمار از روزگارت درآورد !


نگارا سن سن اولسیدون

                                              منه غم همدم اولمازدی؛

کتاب عشقه باخسیدون

                                   منه لطفون کم اولمازدی؛

اطبالر مریض اوسته

                                   گرحده مهربان اولسون؛

مریض عشقیوم جانا

                                  ولی چوخ پیسدی رفتارون؛

گلرسن بیر گون

                                 ایسترسن خبر منن؛

دییلر دای قایت چیخ گیت

                                  یوباندون اولدو بیمارون.

مشاهده ۷ دیدگاه ارسالی ...
  • omida

    ادامه موفق میشی مخ خودتو بزنی

    خخخ مجبورم کردن میفهمی مجبور

  • .

    ادامه موفق میشی مخ خودتو بزنی

    خخخ مجبورم کردن میفهمی مجبور


    میگم که ادامه بده


یکی هم نیست بگه       بیا خصوصی ببینم چ مرگته

مشاهده ۲۴ دیدگاه ارسالی ...

گفته بودند: از پس هر گریه، آخر خنده ایست

این سخن بیهوده نیست...

زندگی مجموعه ای از اشک و لبخند است

خنده ی شیرینِ فروردین

بازتابِ گریه ی پربارِ اسفند است...


"فریدون مشیری"