از لبِ تو بوسهای ،
از ما
گریبان باختن ...
چشمها زبانِ خاموشِ عشقند ...
در تمام شعر ها میبوسمت ...
خسته از خویشم ، درآغوشم بگیر ...
در آغوشِ تو
خوابِ آغوشِ تو را دیدم
آه، گاهی رنج میکوشد
که فهمیده نشود
...
دلم دیگر
به ائتلافِ دولتِ عشقِ
تو پیوست...
من از آنهایم ;
آنهایی که میمیرند حین دوست داشتن ...
دوستت دارم ...
تو به زندگی می مانی !
چشمانت گهواره تشویش های من است ...
سلام بر آنانی که برای همه تکیه گاه بودند ، اما ...
وقت تنهایی ، شانه ای برای تکیه کردن نیافتن ...
امیر.....
آرش ( گروه لاله های سرخ )
لینک