می شود رشته حرف و سخن آغاز کنی
بشکنی قفل سکوت و یک کمی ناز کنی
می شود چادر افتاده ی بر روی سرت
آن طرف تر بکشی و صورتت باز کنی
می شود عهد ببندی که دگر دل ندهی
به کسی غیر مرا با خودت همراز کنی
می شود شعر قشنگی که سرودم به دلت
تو بخوانی و مرا نیز سرافراز کنی
می شود جامه رنگین حریری به برت
با همان دست پریزاد خودت ساز کنی
می شود فاصله را کم بکنی دست دهی
با دل بسته و پر بسته من راز کنی
باعث_حفیظی