با پاي خود رفتيم و هي گفتيم تقدير
در گِل نشستيم و به خود بستيم زنجير
تقويم ها گفتند و ما باور نكرديم
يك عمر در پرواز خود كرديم تاخير
تا راحت وجدانمان بر هم نريزد
هر درد را با حكمتي كرديم تفسير
ما تيشه را بر ريشه ي خود مي زنيم و
اي واي بر دستِ رها گشته ز تدبير
از ماست هر ظلمي كه در هر لحظه بر ماست
اين است رمز حركت و آغاز تغيير