آن شغالان آمدند آنجا به جمع

همچو پروانه به گرداگرد شمع

همچو فرعونی مرصع کرده ریش

برتر از عیسی پریده از خَرِیش

او هم از نسل شغالِ ماده زاد

در خم مالی و جاهی در فتاد

هر که دید آن جاه و مالش سجده کرد

سجده افسوسیان را او بخورد

گفت مَستک آن گدای ژنده دلق

از سجود و از تحیرهای خلق

های ای فرعون ناموسی مکن

تو شغالی هیچ طاووسی مکن

سوی طاووسان اگر پیدا شوی

عاجزی از جلوه و رسوا شوی

پسند

موردی برای نمایش وجود ندارد.

بازنشر