ای کاش میتوانستم احساسم را منتقل کنم، تا نگاهم به تو وصل و فاصله میان ما برداشته شود...
سرکش ترین سروده شبهای شعرم را برایت میخوانم تا تمام تو آغاز شود و به غربت بی انتهای من پایان دهد ...
با من بیا به شهر سکوت صدای تنهایی ام تا روزگار، خورشیدهای نم زده پاییز را در فصل دوباره با تو بودن بیاد آورد...

پسند

موردی برای نمایش وجود ندارد.

بازنشر