به زندگى چنگ مى زنم
تا نيفتم
زير پايم تهى است
انگار از لبه ى بامى آويزانم
در عبور از روزهاى سخت
زخمى شده ام
و اين خون بند نمى آيد ...

پسند

موردی برای نمایش وجود ندارد.

بازنشر