اول راهنمایی یه رفیق داشتم که با هم مدرسه می رفتیم. خونه شون دو تا کوچه با ما فاصله داشت. من هر روز ساعت هفت صبح ، صبحونه خورده یا نخورده از خونه می زدم بیرون.زنگ مدرسه ساعت هفت و نیم می خورد. از خونه مون تا مدرسه بیست دقیقه راه بود.می رفتم دم در خونه ی رفیقم دنبالش،در خونه شون رو می زدم آقا تازه از خواب بیدار می شد. همین طور که خمیازه می کشید می گفت الان میام. با خون سردی لباس می پوشید ، صبحونه می خورد، به موهای وزوزیش ژل می زد. هر بار صداش می زدم و می گفتم کجایی دیر شد فقط یه کلمه رو تکرار می کرد. اومدم . اومدم. ساعت هفت و نیم تازه تشریف فرما می شد. تا وقتی به مدرسه برسیم از استرس سکته می کردم چون می دونستم اگهناظم مدرسه ما رو ببینه و نتونیم یواشکی بریم تو صف، یه تو گوشی مهمونش هستیم. هفته ای دو سه تا تو گوشی رو می خوردیم. به من و رفیقم می گفت کنار هم وایسیم، خودش رو به رومون بود. با دست راستش می زد تو گوش چپ من، با دست چپش می زد تو گوش راست اون. هر بار تو گوشی میخوردیم رو می کرد بهم و میگفت به جون هر چی مرده از فردا زودتر بیدار میشم
+ادامه در کامنت
Ω€€đ§
نمی دونم چرا با این قسم های دروغش نسل ما مردا منقرض نشد. این داستان چند ماه تکرار شد و من برای اشتباه یکی دیگه بارها و بارها تنبیه شدم.
دوس نداشتم تنها برم مدرسه ، تو عالم رفاقت درست نبود به خاطر یه تو گوشی قرار هر روزمون رو بی خیال بشم. یه روز که داشتیم می رفتیم مدرسه، صد متر مونده بود به مدرسه بهش گفتم صبر کن من یه خودکار بخرم بیام، خودکار رو که خریدم دیدم نیست. از دور دیدم وارد مدرسه شد.
چند دقیقه هم برام صبر نکرد.صبر نکرد چون نمی خواست به خاطر من چند دقیقه دیر برسه مدرسه ، نمی خواست به خاطر من حتی یه تو گوشی بخوره!
اون از چشم ناظم در رفت و من نه، اون روز تنها تو گوشی خوردم. نوش جونم مهم نبود دیگه درد نداشت ولی یه چی رو فهمیدم. اینکه تو زندگی برای همه ی ما حداقل یک بار اتفاق افتاده که به خاطر اشتباه دیگران تنبیه بشیم اما باور کنید این تنبیه شدن نیست که درد داره، اون چیزی که درد داره این هست که بفهمی کسی که به خاطر اشتباهاتش مدت ها زجر کشیدی حاضر نیست یه بار ، فقط یه بار جای تو باشه. برای همین درد هست که خیلی از آدم ها تنها زندگی می کنن، تنها مدرسه میرن !
Doran
Ω€€đ§
.
Ω€€đ§
∞
awli refiq
✌
Ω€€đ§
awli refiq
✌
قربونت رفیق جان
sobhan
سلام سعید جان پست نازنین رو واسه پرسپولیسه باز نشر بدین لطفا
Ω€€đ§
انجام شد
sobhan
Ω€€đ§
سلام بانو
یه قسمت تو پروفایل هست به نام بستن حساب ک از طرف مدیریت فعلا غیر فعال شده ینی در حال حاضر خود کاربر نمیتونه حسابش رو ببنده و بره مگه این از طرف مدیریت مسدود یا حسابش بسته بشه
گفتن تا پایان سال بستن حساب فعال نمیشه
میتونید در این باره از خود مدیران سایت بخواین ک حسابتون رو ببندن البته اگه قبول کنن
Baran
سپاسگزارم
Ω€€đ§
خواهش میکنم بانو
A دمک
عالی
иɘϱiи
Ω€€đ§
مرسی نگینشون
Äzädęh
من یه سوال بپرسم بعد کامنتمو پاک کن خخخ
فلسفه این پستای ۴سال پین شده چیههه هرجام میری یه ادا اطوار اینمدلی میبینی هااااااا خخخ
Ω€€đ§
متنش قشنگه پین کردم هرکی به پروفم سر میزنه بخونه خالی از لطف نیست
بعد یه مدت هم با یه متن قشنگ دیگه عوضش میکنم
Äzädęh
منو بگو فکر کردم خاطرات خودته اینقدر بهش اهمیت میدی
تعریفم از متن قشنگ به فنا رفت
∞
Saeed zesht cher pagto basti haaan?
Ω€€đ§
سلامی از سعید زشت به یونا ی زشت تر
خوبی رفیق؟
یه مدت ترجیح دادم نباشم رفیق
∞
zsht fqat tooii
na khooooooob nism
/:
tarjiht tu halqt bikhabr chr?
Ω€€đ§
من زشتم تو زشت تر
چرا خوب نیستی رفیق؟؟
دیگه یهویی پش اومد دیه رفیق
باید میرفتم
∞
Ω€€đ§
حالا قیافتو این همه کج نکن
شرط اول قیافه گرفتن قیافه داشتنه رفیق
∞
adm refiqesho yehoo wel nmikone bere
b har dalili
khojel
∞
bikhi khobe zndeii
mohm hmine
Ω€€đ§
منم رفیقمو ول نکردم به قول تو تو خطابی ک دادی چه باشم چه نباشم رفیقمی و همیشه هم رفیقم میمونی هیچی هم نمیتونه اینو تغییر بده
ولی باید میرفتم
Ω€€đ§
bikhi khobe zndeii
mohm hmine
مگه قرار بود مرده باشم؟
∞
mrz /:
nkhand
Ω€€đ§
چیکار کنم دیقا گریه کنم حل میشه ؟
∞
nmigm chr raftii
migm bikhabr chr raftii
bikhi
Ω€€đ§
مرد تنهای شب بی خبر میره بی خبر میاد رفیق
حالام وا کن اون اخماتو خیر سرم برگشتم اومدم ها
∞
ta bbinm /:
Ω€€đ§
خو چشاتو وا کن ببین دیه
∞
Ω€€đ§
خو یکم بهتر شد
иɘϱiи
بشکسه رادیو
بیمویی؟
پیر سری تره یاد بیمو
بور زن بور
Ω€€đ§
فضول چرخ دیمه ک ته بمویی
иɘϱiи
ته واریمه
Ω€€đ§
باشه بهش میگم
иɘϱiи
چخبر زرزرو
Ω€€đ§
خبر زیاده حال ندارم تایپ کنم بزار بعدا حسش اومد بهت میگم
иɘϱiи
باوش
بعدا بگو
املی ریکا
Ω€€đ§
خا بابلی کیجا