میگن چند نفر تو بهشت نشسته بودند که سقف باز شد یکی از جهنم افتاد تو بهشت.
گفتند: چی شده؟
گفت: من مادرم نفرین کرده بود رفته بودم جهنم، ولی الان منو بخشیده، افتادم بهشت
چند لحظه بعد یکی دیگه افتاد، گفتند: تو چی؟
گفت: حق یتیم خوردم رفتم جهنم، ولی خانواده ام رضایت گرفتن اومدم بهشت.
داشتن صحبت میکردن که یهو سقف باز شد و یکی آویزون موند، یعنی شکم تا سر تو بهشت و بقیه تو جهنم.
گفتند: تو چیکار کردی؟
گفت: من ماهی اوزون برون خوردم حرام بود رفتم جهنم، الان حلال کردن اومدم بهشت!
گفتن: پس چرا نمیای پایین؟
میگه: آخه خالی نخوردم، با سه پیک عرق خوردم اون هنوز حلال نشده!!!!