در چند قدم زیر با..
وقتی دفتر خاطراتم را مرور می کنم
یادم می افتد که چقدر خوبی
اما تا می بندمش
و آینه دستی ام را از کیف در می آورم
کبودی زیر چشمانم می گوید
آن دفتر دروغ می گوید …!