همسایمون از وقتی شبا رو پشت بوم تمرین فوتبال میکنم باهام لج شده رفته به مامانم گفته "پسرت سیگار میکشه"
دست مامانمو گرفتم رفتم در خونش گفتم :شما کی دیدی من سیگار بکشم؟"
گفت "اقا سوتفاهم شده، به جان بچم
من منظورم اون یکی پسرتون بود، وگرنه این که ساقی محل هستش اینو همه میدونن!"