او استکان چایی خود را نخورد و رفت
بغض مرا به دست غزل ها سپرد و رفت
گفتم نرو ! بمان ! قسم ات می دهم ، ولی
تنها به روی حرف خودش پا فشرد و رفت
گفتم که صد شمار بمان تا ببینم ات
یک خنده کرد و تا عدد دَه شمرد و رفت
گفتم که بی تو هیچم و او گفت بی ، نه ، با !
در بیت آخرین غزلم ، دست برد و رفت
یعنی به قدر چای هم ارزش... ؟ نه بی خیال
او استکان چایی خود را نخورد و رفت
آرش ( گروه لاله های سرخ )
🌷 #آرش1345
امیر محمد
سپاس از حضورت جناب آرش
Malih
لاااااااااااایک
امیر محمد
سپاس