حالم خراب بود و کسی باورش نشد
شادی نقاب بود و کسی باورش نشد
گفتم نگاه میکندم ، مست می شوم
چشمش شراب بود و کسی باورش نشد
قلبم تمام عمر چنان زلف درهمش
در پیچ و تاب بود و کسی باورش نشد
گفتند ابلهان که بگو دوست داریش
وصلش سراب بود و کسی باورش نشد
او یک بهشت بود ولی ازبهشت او
سهمم عذاب بود و کسی باورش نشد
پرسید با کنایه که من گفته ام ، نرو
پرسش جواب بود و کسی باورش نشد

پسند

بازنشر