چشمانت را به مانند تیله های بچگی هاااایم دوووووست دارم
به همان قدر ساده و بی ریا
شمارش هر اخر شب
و حضور و غایب همه تیله ها در اول صبح
تیله های رنگی بچگی ام
برام با ارزش و خواستنی اند ................
و حال قلبم در پاییز گیر کرده است !
خانه قلبم، در این قلب پاییز برگ ریزان
چه تاریک است عین شبهای طولانی و سرد و سوز
اما حیف گردسوزِ دوستت دارمت فقط از دور
سو سو کنان خانه ی دلم را
روشنایی بود!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
کو کجاست آنهمه مهربوووووووونی !؟
شب های آبان به بلندی ست در تاریکی
خانه ی دلم ظلمانی
هنووووووووز به یلدا نرسیده
فتیله ی چراغ دوستت دارمت
را کشیدی......................................................................................!!!!!!
برو بسلامت
خانه دلت آباد
هر چهار فصلت بهار بهار بهاااااااااار ............ اریا یهویی دلنوشته تقدیمتون
នអᥱሃÐᥑ
قشنگ بود
آریا سمنانی
قشنگی به قشنگتر از مهربونی شما ......... اریا
آریا سمنانی
قشنگ بود
شبیه به تابش قاطعانه ی خورشید
روی یخ، برف، تاریکی، سرما...
بعضی ها می آیند
که نور شوند!!!!!!!!!!
اریا
នអᥱሃÐᥑ