سحرم هاتف میخانه به دولتخواهی
گفت بازآی که دیرینه این درگاهی

همچو جم جرعه ما کش که ز سر دو جهان
پرتو جام جهان بین دهدت آگاهی

بر در میکده رندان قلندر باشند
که ستانند و دهند افسر شاهنشاهی

خشت زیر سر و بر تارک هفت اختر پای
دست قدرت نگر و منصب صاحب جاهی

سر ما و در میخانه که طرف بامش
به فلک بر شد و دیوار بدین کوتاهی

قطع این مرحله بی همرهی خضر مکن
ظلمات است بترس از خطر گمراهی

اگرت سلطنت فقر ببخشند ای دل
کمترین ملک تو از ماه بود تا ماهی

تو دم فقر ندانی زدن از دست مده
مسند خواجگی و مجلس تورانشاهی

حافظ خام طمع شرمی از این قصه بدار
عملت چیست که فردوس برین می‌خواهی

  • م درجزی

    من اگر کامروا گشتم و خوشدل چه عجب؟
    مستحق بودم و این‌ها به زکاتم دادند

    این همه شهد و شکر کز سخنم می‌ریزد
    اجرِ صبریست کز آن شاخِ نباتم دادند
    حافظ

    همه فکر می کنند که حافظ معشوقه یا همسری
    به نام " شاخه نبات " داشته است
    اما حافظ می گوید: من در برابر یک لذت بسیار شیرین دنیوی صبر کردم
    و خداوند لطف و قبول سخن را بر من هدیه کرد.

  • mmm50

    من اگر کامروا گشتم و خوشدل چه عجب؟
    مستحق بودم و این‌ها به زکاتم دادند

    این همه شهد و شکر کز سخنم می‌ریزد
    اجرِ صبریست کز آن شاخِ نباتم دادند
    حافظ

    همه فکر می کنند که حافظ معشوقه یا همسری
    به نام " شاخه نبات " داشته است
    اما حافظ می گوید: من در برابر یک لذت بسیار شیرین دنیوی صبر کردم
    و خداوند لطف و قبول سخن را بر من هدیه کرد.


  • آرش ( گروه لاله های سرخ )

    ســــ🌷ـــلام
    🌄 وقتتون بخیر و شادی
    🌞 روزتون پر از نور خـــدا 🍀 پر از آرامش 🍀 پر از شادى و لبخند🍀 عشق و نشاط
    🤲🏿 دعا میکنم امروزتون؛🌿متبرک به نگاه خدا
    ❤️ قلبتون مملو از مهربانی🍃 آرزوهاتون برآورده
    🤲 دعاهاتون مستجاب

پسند

بازنشر