دیده ام از تو بلایی که ندیدست کسی
بلکه زین گونه جفا هم نشنیدست کسی

هر کسی محنت عشق تو کشیدست ولی
آنچه من از تو کشیدم نکشیدست کسی

لذت چاشنی وصل تو من دانم و بس
که چو من زهر فراقت نچشیدست کسی

در ره عشق ز منزلگه مقصود مپرس
کاین مقامیست که آنجا نرسیدست کسی
/
( هلالی جغتایی )
/



... !/


پیش من شرح مکن عاشقی مجنون را
که چو من عاشق دیوانه ندیدست کسی

پسند

موردی برای نمایش وجود ندارد.

بازنشر