یکی آسوده و کارش فقط،خواب است و خوردن
یکی دنبالِ نان شب، دلش در پیچ و تاب است
یکی در سفره اش یک نان خالی هم ندارد
یکی اما درون سفره اش صد ها کباب است
به جرمِ دزدیِ گاوی یکی را می زنند دست
یکی با مالِ دزدی در دیارِ آفتاب است
دلیلِ اینهمه تبعیض و استثنا چه بوده
چرا بر صورتِ دزدان نامرئی نقاب است؟...
......
قشنگ بود
علی محمد.
ممنونتم مونای عزیز وگرامی..
......
این پست لایق کامنتی بهتربود
علی محمد.