به آدمی نرسیدی ، خدا چه میجوئی؟
ز خود گریخته ئی آشنا چه می جوئی؟

دو قطره خونِ دلست آنچه مُشک مینامند
تو ای غزال حرم، در خُتا چه میجوئی ؟

سراغ او ز خیابان لاله میگیرند
نوای خون شدهٔ ما، ز ما چه میجوئی؟
/
( علامه اقبال لاهوری )
/



... !

قلندریم و کرامات ما جهان بینی است
ز ما نگاه طلب، کیمیا چه می جوئی ؟

پسند

موردی برای نمایش وجود ندارد.

بازنشر

موردی برای نمایش وجود ندارد.