| امین |
| ۷۹۳ پست |
| ۵۵ دنبالکننده |
| ۴۴,۵۷۹ امتیاز |
| مرد، مجرد |
| آروم و عادی |
| ليسانس |
| تکنسین دارویی |
| دین اسلام |
| ايران، خوزستان، اهواز |
| زندگی با خانواده |
| سربازی رفته ام |
| سیگار نميکشم |
| گرایش سیاسی ندارم |
در نگاهت چیزیست که نمیدانم چیست ؟
مثل آرامش بعد از یک غم ، مثل پیدا شدن یک لبخند
مثل بوی نم بعد از باران ، در نگاهت چیزیست که نمیدانم چیست ؟
من به آن محتاجم !
همچنان چشم به چشمان تو دارم ای دوست
گوشه چشمی بنما بر دل زارم ای دوست
هر شبم نقش تو ماه شب چشمان منست
روزها در شب هجرت بشمارم ای دوست
دوستی فصل قشنگیست پر از لاله سرخ
دوستی تلفیق شعور من و توست
دوستی رنگ قشنگیست به رنگ خدا
دوستی حس عجیبیست میان من و تو
به یادم باش که در یادم بمانی
که ما با هم رفیق بودیم زمانی
گذشته ها اگر رفت و گذشتند
ولی در قلب من باز هم همانی
°
°
°
°
°
روزگار عجیبی شده است
حتی وقتی میخندیم
منـظورمان چیز دیگریست
وقتی همه چیز خوب است می ترسیم
ما به لنگیدن یک جای کار عادت کرده ایم .
°
°
°
°
°
باران گرفته ام به هوای شکفتنت
جاری در امتداد ترک خوردۀ تنت
با اشکهای حلقه شده پای گونه هات
با دستهای حلقه شده دور گردنت
من متهم به رابطه با واژۀ توام
مظنون به دستکاری گلهای دامنت
این گرگ و میش وقت طلوع است یا غروب
در چشم های نیلی مایل به روشنت؟!