من ازعشق اماده ترم به دوست داشتنت وطراوتي چون تو درگلدان بيتابي هاي من ناديدني نخواهدبود سبزترين طپش! رويش تو اغزنسل اقاقي هاست به نيازي زنده ميکنداتفاقي سبزتورادرمن وعشق متولدميشود!
پس ازلحظه هاي دراز به درخت خاکستري پنجره ام برگي روييد ونسيم سبزي تاروپودخفته مرالرزاند وهنوز ريشه هاي تنم رادرشن هاي روياها فرونبرده بودم که براه افتادم سهراب سپهري
ارزويم برايت اين است درميان مردمي که مي دوندبراي زنده بودن ارام قدم برداري براي زندگي کردن
قصه ازحنجره اي است که گره خورده به بغض يک طرف فاصله هايک طرف خاطره ها درهمه اوازهاحرف اخرزيباست اخرين حرف توچيست تابه ان تکيه کنم حرف من ديدن پروازتودرفرداهاست
درتداعي قفس نفس براي من جرم ميشود تيغ هاميدرند حرمت قشنگ پرزدن ميان حجم هاي بسته راپريدن ارزوي پرتوهمي است
نمي توانيددرحاليکه استين هايتان رابالاميزنيددست بزنيد ميشل براون
سلامم صبح همگي بخيروخوشي عيدبرشمامبارككك الهي همتون قربوني هم بشين
....مهم نيست که زندگي تاچه حدازشماجدي بودن راانتظاردارد همه مااحتياج به دوستي داريم که لحظه اي باوي به دورازجدي بودن باشيم
اموخته ام ...که هميشه براي کسي که به هيچ عنوان قادربه کمک کردنش نيستم دعاکنم
لازم است گاهي ازخانه بيرون بيايي وخوب فکرکني ببيني بازهم ميخواهي به ان خانه برگردي يانه!؟
زمونه عوض شده باشه من عوض نمیشم
ورژن قدیمیم و با همون گرد و خاکا دوست دارم
گرچه هیچکی نفهمم
عادت کردم به نفهمیدن کلا میدونی من از ژوپیتر اوت شدم
حالا کو تا رمز گشایی و غیره ..
بیخیال
پیر زنی مث من فقط غر زدن رو خوب بلده خخ
.
.
شاد باشین و سر سلامت/ آااامین
پيرزن کوتاه بيا پبرزنها ازامروزياجلوترن خاکاتم بتکون بياپايين تربشين ازبالاحرف نزن لاشه توخوبي مشتي امروزسن يه عدده هروخت بيروح شدي پيري ومردي
پريچهر
زنده باشی آرش
ارش
همچنين