خدایا! من دلم قرصه! کسی غیر از تو با من نیست
خیالت از زمین آسان که حتی روز، روشن نیست
کسی این جا نمی بینه که دنیا زیر چشماته
یه عمر یادمون رفته که زمین دار مکافاته
فراموشم شده گاهی که این پایین چه ها کردم
که روزی باید از اینجا پیش تو برگردم
خدایا وقت برگشتن یه کم با من مدارا کن
شنیدم آغوشت گرمه اگه میشه منم جا کن…
خدانگهدار گل لادن .تموم عاشقا باختن
ببین هم گریه هام از عشق .چه زندونی برام ساختن
خدانگهدار گل پونه .گل تنهای بی خونه
لالایی ها دیگه خوابی به چشمونم نمی شونه
یکی با چشمای نازش دل کوچیکمو لرزوند
یکی با دست ناپاکش گلای باغچمو سوزوند
تو این شب هاي تو در تو . خدانگهدار گل شب بو
هنوز آوار تنهایی داره می باره از هر سو
خدانگهدار گل مریم .گل ستمدیده پر دردم
نشد با این تن مجروح به آغوش تو برگردم
نشد تا بغض چشماتو به خواب قصه بسپارم
از این فصل سکوت و شب غم بارونو بردارم
نمی دونی چه دلتنگم از این خواب زمستونی
تو که بیدار بیداری بگو از شب چی می دونی
تو این رویای سر در گم .خدانگهدار گل گندم
تو هم بازیچه اي بودی . تو دست سرد این مردم
خدانگهدار گل پونه . که بارونی نمی تونی
طلسم بغضو برداره .از این پاییز دیوونه
خدانگهدار…
رفیق من …!
سرت را بالا بگیر
عزمت را جزم کن
محکم بمان
قدم بردار …
پشت سرت را نگاه کن
اما فقط برای تجربه …
نه افسوس … نه دلهره …
تمام حواست به رو به رو باشد ؛
به آینده …
به قدم هایت …
که یکی محکم تر از دیگری باشد
و هدفمندتر …
رفیق من …
سرت را بالا بگیر…
نگذار نداشته هایت راهت را سد هم بکنند!
و بدان که داشته هایت ؛
برای خیلی از آدم هاي دیارمان
افسوس است
غبطه است
حسرت است …
رفیق من …!
جاده ها ازآن توست
سفر به سلامت …!
من نهایت کلامی هستم
که از تو سخن میگوید
نهایت واژه ایی ؛
که از لبان تو می چکد،
با بوسه ایی.
و چشمان تو ؛
نقدیست پست مدرن ؛
بر مدرنیته امروز .
رنگ هاي رفته دنیا ؛
با جهانی که به ما پشت کرده.
یادت نیست؟
عاشقانه هاي سپیده دم را میگویم ؛
که ماه بر گوش ستارگانش زمزمه میکرد.
و تو شعرهای مرا ؛
از پشت همین پنجره ؛
با صدایی عاشقانه برای ماه دکلمه می کردی ؛
ستارگان اشک می ریختند.
و دیگر کسی زمزمه هاي عاشقانه ماه را ؛
هرگز نشنید.
پسرک تنهــــــــــا
سلام...داداش گلم شبت بخیرشادی
lili
سلام آقا حمید خوبین؟