TAZ devil

ما رو يه مردم ترسو بار اوردن.
مردمي كه حتي از لايك كردن واقعيت تو دنياي مجازي ميترسيم.
مردمي كه از نزديك شدن به كسي كه بعش داره ظلم ميشه ميترسيم.
مردمي كه بي تفاوت رد ميشيم از بيچارگي هم نوعمون.
مردمي كه اگه نفعي تو كار نباشه قدمي برنميداريم.
ما حتي تو قاعده هرم مازلو هم جايي نداريم.
ما زير هرم سنگين مازلو له شديم.
زير صفر.

دقیقا وقتی که تو فکرم،
به هیچی فکر نمیکنم.
گاهی مامانم میپرسه به چی فکر میکنی؟
من فکر میکنم واقعا داشتم به چی فکر میکردم؟!
میبینم به هیچی.
من داشتم به «هیچی» فکر میکردم.
به هیچی فکر کردن خیلی لذت بخشه.
انگار تو غارِ تنهاييت، با خودت خلوت كردي.
با يه شمع،
تو يه غار گِرد و دنج.
تو اين دنيا نيستي.

اگه دلبستگی نبود، یک دقیقه هم این بیچارگی رو تحمل نمیکردیم.
چیزی که اسمشو گذاشتیم دل اصلا چیه؟
قلب که فقط یه ماهیچه س.
اینی که اسمش دله، مارو بیچاره کرده.
من به شخصه هیچ خیری ازش ندیدم.
هر ضربه ای که از ادما میخوریم،
هر قدمی که برنمیداریم،
هر پیشرفتی که ازش منصرف میشیم،
همش از این دل اشغاله.
دلم نمیاد
دلم میسوزه
دلم گرفته
دلم تنگ شده
دلم گیره
دلم کوفته
دلم مرگه
اگه جای یکی از اینا مغز بود، الان شرایط خیلی فرق میکرد.

حالا هي حذف كن
هي حذف كن.
چيزي عوض نميشه
واقعيت تلخه

ناراحت ميشيم چرا كاريكاتور مارو تو كره زمين
عكس يه چاه فاضلاب كشيدن كه سوسك ازش بيرون مياد.
ناراحت ميشيم كه تو گرجستان ، ساختمون پناهنده ها رو شكل چندتا قارچ درست كردن.
ناراحت ميشيم كه به كانادا و فرانسه ميگن نريد ايران.
بابا حقمونه.
ما همينيم.

چه جيگر شدم

اروم اروم دارم تو باتلاق اعتياد به قرص فرو ميرم.
و اون يكي "من" داره از بيرون بهم نگاه ميكنه.
عزيزانم كنارش وايسادن.
حرص ميخورن، دستاشونو اوردن جلو تا كمكم كنن.
بعضيا با ترحم نگاه ميكنن. بعضيا عصبانين.
و بعضيا با تعجب داد ميزنن اخه چرا؟!؟ چي كم داري؟!
يكي داد ميزنه تا كِي؟؟؟!
بهشون نگاه ميكنم.
جواب خاصي ندارم.
خودم ميدونم چرا اما نميدونم چطور توضيح بدم.
اصلا ايا جاي نگراني داره؟
انگار يه كمي گُنده ش كردن.
خداروشكر حد و اندازه مو ميدونم و خيلي كُند دارم پايين ميرم.
فقط نگرانيم اينه كه تا كِي؟
اصلا نميخوام بهش فكر كنم.
فقط ميخوام اروم باشم و لذت ببرم

هيچي تو دنيا برام مسخره نيس
نميدونم چرا
شايد به همين خاطره كه خيلي كم ميخندم.
حتي وقتي تو تيمارستان روزبه كار ميكردم،
اداهاي هيچكس برام مسخره نبود.
رفتاراي غيرعادي ادما هم برام تعجب اور نيس.
هميشه با خودم ميگم اينم يه مدلشه ديگه.
وقتي كسي بخاطر داشتنه يه بچه معلول يا يه خواهر كه روانش بهم ريخته، جلو من از داشتنشون خجالت ميكشه، ناراحت ميشم.سعي ميكنم با رفتارم بفهمونم كه اينا اصلا خجالت اور نيس! خب اينم يه مدلشه! و برام مسخره و تعجب اور نيس كاراشون. نيازي نيس خجالت بكشيد يا سعي كنيد كارا و حرفاشونو مخفي كنيد.
گاهي از خنديدن و خجالت كشيدن ادما تعجب ميكنم.

خوشحالم که ازت گذشتم
گفتی من گذشتم… توام بگذر.
حالا منم گذشتم.
چه حس خوبی.
بی تفاوتی…
حتی خواب قشنگی ازت دیدم که یه لحظه ش فقط یادمه و اونم مهم نبود برام.
نه که تلقین باشه.
دارم از حالتهای عمیق روحیم حرف میزنم.
کاملا بی نیاز از تو. مثل غریب اشنا.
در همون حد.

ما فیلمای زیادی دیدیم که تو رویاهامون جای عنکبوت و مورچه بودیم.
اگه ادم با عقلی که داره، قرار بود قدرت موجودات دیگه رو هم داشته باشه،
پنج دقیقه بعد از رسیدن پاش به زمین،
سیارمون به جای رنگ ابی و سبز ،
قهوه ای عنی میشد.
همون پنج دقیقه اول!

ما فقط موجوداتي بوديم با ١٥٠٠ گرم مغز
كه ميتونستيم از موجودات ديگه تقليد كنيم و ياد بگيريم.

تاحالا به غریزه حیوونا دقت کردید؟
•سوسک پشگل جمع کن،از رو ستاره ها مسیرشو پیدا میکنه.
•سگ ابی، بچه شو با جلبک به خودش میبنده که اب نبرتش.بعد خودش میره از کف رودخونه غذا جمع میکنه.
•شاهین ملخ خور، وقتی جنگلا به طور طبیعی اتیش میگیرن، میره تیکه های چوب که اتیش گرفته برمیداره و میبره میندازه تو علفزارا. تا ملخ ها از ترس اتیش بزنن بیرون.
•جغد از فاصله سی متری ، صدای پای موش زیر برف رو میشنوه و میزنه تو خال.
•سگ چندین برابر ادما میشنوه و بو میکشه.
•بز کوهی با اون سم و بدون تجهیزات از کوه راست بالا میره.
•نهایتِ مادری تو دنیای حشرات رو میتونیم توي
"گوش خیزَك" ببينيم.كه بعد از كلي نگهداري از تخماش و به دنيا اومدنشون، در آخر خودشو فدا ميكنه كه بچه هاش زنده زنده تيكه تيكش كنن و بخورنش.كه تا اواخر زمستون پروتين بدنشون تكميل باشه.

سرتونو درد اوردم ولي
يه لحظه تصور كنيد يه روز، فقط يه روز،
جاي ما با اونا عوض ميشد.اونا با اونهمه قدرت به همراه عقل و تصميم گيري، يه روز كافي بود تا كل دنيا رو بگيرن.
و ما بدون هيچ غريزه اي، ضعيف ترين و پست ترين موجودات بوديم

همیشه از بچگی مامانم میگفت قبل از اینکه از کسی شاکی و ناراحت شی،فکر کن ببین خودت چیکار کردی.
شاید قبلش تو کاری کردی و طرفو ناراحت کردی.
و من همینجوری بزرگ شدم و شکل گرفتم.
حالا خیلی اروم تر از ادمای دیگه ام.
کمتر میرنجم، کمتر بهم برمیخوره، کمتر به خودم میگیرم،
کمتر حسادت میکنم، کمتر توقع دارم.
در کل کمتر ناراحت میشم از ادما.
اینجوری زندگی خیلی راحتتره.
امتحانش کنید.

الان نشستم خاله ميگه بابا دست بكار شيد ديگه.
گفتم چشم خاله جان همين امشب!
ميخوام خفه كنم بعضيا رو

به اين جمله ها توجه كنيد:

اگه بري "دلم" برات تنگ ميشه.
اگه نباشي "نميتونم" زندگي كنم.
اگه تركم كنه "من" چيكار كنم؟!
اگه بميره "من" دق ميكنم.
تركم نكن. "من" خيلي دوست دارم.
…
من…
ما ادما بينهايت خودخواهيم🙂