شادى كوچكى ميخواهم ...
آنقدر كوچك كه كسى نخواهد آنرا از من بگيرد !
هرچند نمی دانم
روزی رویاهایت را با که شریک میشوی
اما هنوز
شریک تمام بی خوابی های من تویی....
.......خدایا..................اگر دیگر همه از آب گل آلود ماهی میگیرند،
از بدیشان نیست،
آبهای تمیز دیگر ماهی ندارند...
.در قانون عشق . . .
بر خلاف رسم زندگی؛
قلب ها ربودنی،
و سارق ستودنیست . .
..دوست داشتن نم نم باران است، کم کم می آید و به درازا میکشد، بارانی دوستت دارم…
در وجودم چيزي هست که تو را نجوا مي کند ... و تنها عشق مرا رها مي کند ... و نور آن نگاهي ست که تو به من روا مي کني ... پس عشق و نور را از من دريغ نکن و بر من بتاب که بي عشق تو ؛ بي نگاه تو ؛ بي تو رو به غروب رهسپارم .... مرا به طلوعي ديگر برسان
گفته بودي دلتنگي هايم را با قاصدک ها قسمت کنم تا به گوش تو برسانند. مي گفتي قاصدکها گوش شنوا دارند غم هايت را در گوششان زمزمه کن و به باد بسپار . من اکنون صاحب دشتي قاصدکم. اما مگر تو نمي دانستي قاصدکهاي خيس از اشک مي ميرند؟.
آﺩﻣﺎ " ﻋﺎﺩﺕ" ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ !!
ﺑﻪ ﺑﻮﺩﻧﻬﺎ ؛ ﺧﻨﺪﯾﺪﻥ ﻫﺎ ، ﺧﻮﺵ ﮔﺬﺭﺍﻧﺪﻥ ﮐﻨﺎﺭ ﻓﺮﺩﯼ ﺧﺎﺹ
ﮐﺎﻓﯿﺴﺖ ﺗﻌﺪﺍﺩﯼ ﺳﺎﻋﺖ ﺑﺮﺍﯾﺸﺎﻥ ﺧﺎﻃﺮﻩ ﯼ ﺧﻮﺏ ﺑﺴﺎﺯﯼ
ﻋﺎﺩﺕ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ ﺑﻪ ﺗﮑﺮﺍﺭ ﺍﯾﻦ ﺧﺎﻃﺮﺍﺕ ﮐﻨﺎﺭﺕ
ﻋﺎﺩﺕ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ ﺑﻪ ﺑﻮﺩﻧﺖ
ﮔﺎﻩ ﻣﯿﮕﻮﯾﻨﺪ : " ﺩﻭﺳﺘﺖ ﺩﺍﺭﻡ "
ﺗﻮ ﺟﺪﯼ ﻧﮕﯿﺮ
ﺁﻧﻬﺎ ﻓﻘﻂ ﻋﺎﺩﺕ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ
ﺟﻤﻠﻪ ﺍﯼ ﻣﯿﮕﻮﯾﻨﺪ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺎﻧﺪﻧﺖ
ﺑﺮﺍﯼ ﺗﮑﺮﺍﺭ ﮐﺮﺩﻥ ﺁﻥ ﺧﺎﻃﺮﺍﺕ ﺷﯿﺮﯾﻦ ﺑﺮﺍﯾﺸﺎﻥ
ﻋﺎﺩﺕ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ
ﻫﻤﺎﻧﻄﻮﺭ ﮐﻪ ﺍﮔﺮ ﺑﺮﻭﯼ
ﺗﻨﻬﺎﯾﺸﺎﻥ ﺑﮕﺬﺍﺭﯼ
ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﻣﺪﺗﯽ ﻋﺎﺩﺕ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ
ﺑﻪ ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ ؛ ﺑﻪ ﺧﻨﺪﯾﺪﻥ ﺑﯽ ﺗﻮ
ﺑﻪ ﺍﺩﺍﻣﻪ ﺩﺍﺩﻥ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺑﺪﻭﻥ ﺣﻀﻮﺭﺕ
ﺁﺩﻣﻬﺎ ﻋﺎﺩﺕ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ
ﻫﻤﻪ ﯼ ﺩﻭﺳﺘﺖ ﺩﺍﺭﻡ ﻫﺎ
ﺟﺪﯼ ﻧﯿﺴﺖ
ﻻﺍﻗﻞ " ﺗﻮ " ﺟﺪﯼ ﻧﮕﯿﺮ .
زنها نمیگویند "دوستت ندارم"
اما
وقتی کسی کوچ کند از دلشان ،
بافتنی میبافند
در عوض بافتن گیسوهایشان.
اگر کسی کوچ کند ،
ناخنهایشان را کوتاه میکنند،
موهایشان را قیچی.
شروع میکنند به
بستن دکمههای پیراهن ِ یقهسپید آویزان روی چوبلباسی.
شروع میکنند به ،
محکم کردن شال و روسریشان.
به جای آنکه موهایشان را روزی چند بار شانه کنند،
شانهشان را میشکنند.
به جای آنکه روزی چند ساعت روبروی آینه بایستند
مینشینند و انار دانه میکنند.
میروند و
ظرف میشویند.
خانهتکانی میکنند ،
حتی اگر عید نباشد.
به جای آنکه عطر بخرند،
کتاب شعر میخرند.
زنها
نمیگویند "دوستت ندارم"
اما وقتی "دوستت ندارند"
دیگر هیچ نخی
نمیتواند این دکمهی افتاده را ،
بدوزد به پیراهنِ خاطراتشان.
بعد میبینی ،
سالهاست گذشته است
و هنوز غبارِ نشسته روی قابِ عکس دونفرهتان
پاک نشده است.
عـــشـــق مثـــل کـــشيـــدن دو ســــــر يــــــک کِــــــش مـــيمـــونـــه
کـــه 2 نـــفر دارن ميـــکــــــشنـــش
اگــــــه يـــکـــي ولــــــش کـــنـــه
دردش واســـه کـــســـي ميـــمـــونه کـــه هنـــوز اونـــو ســـفـــت نـــگـــاه داشــــــته.....!
Aram
چقدر اسم من توش بود