زن‌ها نمی‌گویند "دوستت ندارم"
اما
وقتی کسی کوچ کند از دلشان ،
بافتنی می‌بافند
در عوض بافتن گیسوهایشان.
اگر کسی کوچ کند ،
ناخن‌هایشان را کوتاه می‌کنند،
موهایشان را قیچی.
شروع می‌کنند به
بستن دکمه‌های پیراهن ِ یقه‌سپید آویزان روی چوب‌لباسی.
شروع می‌کنند به ،
محکم کردن شال و روسری‌شان.
به جای آنکه موهایشان را روزی چند بار شانه کنند،
شانه‌شان را می‌شکنند.
به جای آنکه روزی چند ساعت روبروی آینه بایستند
می‌نشینند و انار دانه می‌کنند.
می‌روند و
ظرف می‌شویند.
خانه‌تکانی می‌کنند ،
حتی اگر عید نباشد.
به جای آنکه عطر بخرند،
کتاب شعر می‌خرند.
زن‌ها
نمی‌گویند "دوستت ندارم"
اما وقتی "دوستت ندارند"
دیگر هیچ نخی
نمی‌تواند این دکمه‌ی افتاده را ،
بدوزد به پیراهنِ خاطراتشان.
بعد می‌بینی ،
سال‌هاست گذشته است
و هنوز غبارِ نشسته روی قابِ عکس دونفره‌تان
پاک نشده است.

پسند

موردی برای نمایش وجود ندارد.

بازنشر

موردی برای نمایش وجود ندارد.