سمیرا
۵ پست
۶ دنبال‌کننده
۲,۳۸۷ امتیاز
زن، مجرد
آروم و عادی

تصاویر اخیر

من دیگر !
دلم ...
قلبم ...
تنم ...
جایی برای شکستن ندارد.
ای عابر...
مراقب باش ،
ببین پایت را کجا می‌گذاری ...
از حادثه لرزند به خود قصر نشینان
ما خانه بدوشان غم سیلاب نداریم
«صائب تبریزی»
بازنشر کرده است.
عاشقت بودم و این را به هزاران ترفند
سعی کردم که بفهمانم و فهمیده نشد...



❤️
کی اشکاتو پاک میکنه شبها که غصه داری
دست رو موهات کی میکشه وقتی منو نداری
شونه کی مرهم هق هقت میشه دوباره
از کی بهونه میگیری شبای بی ستاره
برگ ریزونای پاییز کی چشم به رات نشسته
از جلو پات جمع میکنه برگهای زرد و خسته
کی منتظر میمونه حتی شبای یلدا
تا خنده رو لبات بیاد شب برسه به فردا
کی از سرود بارون قصه برات میسازه
از عاشقی میخونه وقتی که راه درازه
کی از ستاره بارون چشماشو هم میذاره
نکنه ستاره ایی بیاد یاد تو رو نیاره
نکنه ستاره ایی بیاد یاد تو رو نیاره
دیدگاه غیرفعال شده است.
خواستم تا ته این قصه بمانم که نشد
غزلی از ته دل با تو بخوانم که نشد

خواستم حادثه باشم، که بیفتم به دلت
لذت عشق به خونت بدوانم که نشد

خواستم اشک مرا پاک کنی در بغلت
تن در آغوش غریبت برهانم که نشد

خواستم دست تو بر شانه ی من تکیه کند
و تو را مال دل خویش بدانم که نشد

خواستن نیست توانستن و من از ته دل
خواستم آتش عشقی بنشانم که نشد.....