مهدی
۶ پست
۸ دنبال‌کننده
۲۹,۰۸۵ امتیاز
مرد

تصاویر اخیر


مدیر کیه؟؟؟

چرا عدد خصوصی فعال نیست
اما میری تو خصوصی میبینی پیام هست؟؟
مشاهده ۱۹ دیدگاه ارسالی ...
  • مهدی

    دیگه بقال نمیگه ماستم ترشه..
    و کلا همتون همینید تا کم میارید سریع به گزینه اخراج فکر میکنی
    تو که میگی چیزی نیست..پس از چی میترسی..

  • خاتون

    من نمیترسم اقای محترم
    نگران شما هستم ک فکرتون بیش ازین مشغول نشه
    ممنون از حضورتون




بعضى ها مثل يك اتفاق عجيب...
حال آدم را خوب ميكنند!
مثل هواى تازه اند..
آدم دلش ميخواهد،
در روياهايش دستش را بگيرد،
و بگويد:"تو كه باشى،
مگر ارزوى ديگر ميماند..

@fanos-66
چه لطیف است حس آغازی دوباره

و چه زیباست رسیدن دوباره به روز زیبای آغاز تنفس

و چه اندازه عجیب است روز ابتدای بودن

و چه اندازه شیرین است امروز … روز میلاد … روز تو!

روزی که تو آغاز شدی

تولدت مبارک
730
بازنشر کرده است.

او هرگز مرا سرزنش نمی کرد ، هرگز!
اگر خطایی می کردم
میگفت : نه! تو کار خوبی کردی...
او مرا خوب می شناخت و می دانست من آدمِ حساسی ام و اگر بگوید کارت اشتباه بوده شب خوابم نمی برد و تا صبح عذاب می کشم و گریه می کنم ... او تمام این ها را می دانست...
او به من نمی گفت تو اشتباه کرده ای..
نهایتش میان حرفهایش بدون آن که متوجه باشم، به من یاد می داد که اگر بازهم در آن موقعیت قرار بگیرم همان رفتار را نکنم...
یادم می داد باید چه کار کنم.. یادم می داد کمتر ضربه بخورم... 
او همه جوره مراقبِ من بود.. حتی در خطاهایم مثل شیر پشتم ایستاده بود و حمایتم می کرد...آنقدر که گاهی احساس می کردم کودکی هستم که یک پدرِ چهارشانه دارد و می داند اگر همبازی هایش آزارش دادند دست پدرش را می گیرد و با افتخار به همه نشانش می دهد تا حساب کار دستشان بیاید!!
با او از هیچ چیز نمی ترسیدم..
تا او را داشتم برای هر شاخِ فیل شکستنی، آماده بودم...
هنوز هم جرات ندارم بگویم او زیاد مرا دوست داشت...
اما اگر شما کسی را دارید که باشما همین گونه است، قدرش را بدانید،او یا عاشقِ شماست.. یا خیلی بیشتر از این حرفها...!
هر آدمی نیاز دارد بعد از مادرش، یکی از این عاشق هایِ واقعی داشته باشد...هر آدمی!
#نرگس_صرافیان_طوفان

#امیدوارم-همگیتان-یکی-از-ادمها-در-زندگیتان-داشته-باشید
#الی
بازنشر کرده است.

حسین پناهی چه زیبا گفت:
 ﻭﻗﺘﯽ ﺑﻤﯿﺮﻡ ﻫﯿﭻ ﺍﺗﻔﺎﻗﯽ ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ ﺍﻓﺘﺎﺩ...!!!
ﻧﻪ ﺟﺎﯾﯽ ﺑﺨﺎﻃﺮﻡ ﺗﻌﻄﯿﻞ ﻣﯿﺸﻮﺩ...!
ﻧﻪ ﺩﺭ ﺍﺧﺒﺎﺭ ﺣﺮﻓﯽ ﺯﺩﻩ ﻣﯿﺸﻮﺩ...!
ﻧﻪ ﺧﯿﺎﺑﺎﻧ‌ﯽ ﺑﺴﺘﻪ ﻣﯿﺸﻮﺩ...!
ﻭ ﻧﻪ ﺩﺭ ﺗﻘﻮﯾﻢ ﺧﻄﯽ ﺑﻪ ﺍﺳﻤﻢ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﻣﯿﺸﻮﺩ ...!
ﺗﻨﻬﺎ ﻣﻮﻫﺎﯼ ﻣﺎﺩﺭﻡ ﮐﻤﯽ ﺳﭙﯿﺪﺗﺮ ﻣﯿﺸﻮﺩ...!!!
ﻭ ﭘﺪﺭﻡ ﮐﻤﯽ ﺷﮑﺴﺘﻪ ﺗﺮ ...!!!
ﺍﻗﻮﺍﻣﻤﺎﻥ ﭼﻨﺪ ﺭﻭﺯ ﺁﺳﻮﺩﻩ ﺍﺯ ﮐﺎﺭ ...!!!
ﺩﻭﺳﺘﺎﻧﻢ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺧﺎﮐﺴﭙﺎﺭﯼ ﻣﻮﻗﻊ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﮐﺒﺎﺏ
ﺁﺭﺍﻡ ﺁﺭﺍﻡ ﺧﻨﺪﻩ ﻫﺎﯾﺸﺎﻥ ﺷﺮﻭﻉ ﻣﯿﺸﻮﺩ ...!
ﺭﺍﺳﺘﯽ ، ﻋﺸﻖ ﻗﺪﯾﻤﻢ ﺭﺍ ﺑﮕﻮ...!
ﺍﻭ ﻫﻢ ﺑﺎ ﺧﻨﺪﻩ ﻫﺎﯾﺶ ﺩﺭ ﺁﻏﻮﺵ ﺩﯾﮕﺮﯼ، ﻣﺮﺍ ﺍﺯ ﯾﺎﺩ می برﺩ...!
ﻣﻦ ﻓﻘﻂ ﺗﻨﻬﺎ ﮔﻮﺭﮐﻨﯽ ﺭﺍ ﺧﺴﺘﻪ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ...!
ﻭ ﻣﺪﺍﺣﯽ ﮐﻪ ﺍﻟﮑﯽ ﺍﺯ ﺧﻮﺑﯽ ﻫﺎﯼ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ ﺍﻡ ﻣﯿﮕﻮﯾﺪ
ﻭ ﺍﺷﮏ ﺗﻤﺴﺎﺡ ﻣﯿﺮﯾﺰﺩ ...!!!
ﻭ ﺩﺭ ﺁﺧﺮ
ﻣﻦ می مانم ﻭ ﮔﻮﺭﺳﺘﺎﻥ ﺳﺮﺩ ﻭ ﺗﺎﺭﯾﮏ
ﻭ ﻏﻢ ﻫﻤﯿﺸﮕﯽ ﺍﻡ ﮐﻪ ﻫﻤﺮﺍﻫﻢ می ماند...!!!
من می مانم و خدا.....   
با احساس خجالتی که ای مهربان چرا همیشه مرا از تو و دینت ترسانده اند..
چرا...

به دلم ، به دلم افتاده که برمیگردی یه روز

آخه قلبای ما به هم حس داره هنوز

اگه حتی پیدا شه هر کی بهتر ازت

دلِ من میمونه رو حالش با تو فقط

با تو ام ، با تویی که پُر شده عکسات دور و ورم

که نمیرن خاطره هات از تووی سرم

تو که انداختی به دلم وابستگیو

تو بگو غیر از تو بگیرم دستِ کیو ؟

تووی قلبِ من بدون اینو فقط همیشه جای توئه

کلِ زندگیم بدون اینو دیگه فقط برای توئه

آرزوی من خیلی وقته که دیدن تو و خنده های توئه

عشقِ من تویی ، تو که یه نفره دلت حریفِ منه

من که حاضرم دلم از همه چی به جز تو دل بکَنه


خیلی‌ها رو برای آخرین بار دیدیم، بدون اینکه بدونیم آخرین باره ...
و این غم‌انگیزترین چیز عادیه دنیاست!

ماندن به پای کسی که دوستش داری……

قشنگ ترین اسارت زندگی است……


دوست داشتنی خوب....