اين روز ها حالم عجيب خراب است ❥
ميداني؟؟دلم برايت تنگ است ❥
كسي از حال خرابم خبر ندارد ❥
ميداني كه..كمي مغرورم... ❥
درد هايم را از همه پنهان ميكنم... ❥
هر روز صبح با لبخند بيدار ميشوم ❥
هر شب با اشك هاي محبوس در چشمانم ميخوابم..❥
اشك هايم اجازه ي چكيدن ندارد.. ❥
گلويم اجازه ي هق هق را ندارد... ❥
ميداني كه كمي مغرورم... ❥
فقط كمي دير به سراغم امد.. ❥
غرورم را ميگويم... ❥
از تو ترسيد...به من پناه اورد... ❥
بعد از تو اجازه ي همه چيز دست خودم است... ❥
اشك هايم...لبخند هايم...حرف هايم...همه چيزم بجز...
بجز دلم... ❥
لعنتي تنگت ميشود...براي تو ميتپد...تو را ميخواهد.... ❥
اما خيلي وقت است كه رهايش كرده ام....بي صاحب نيست..اجازه اش را دست غرورم داده ام.... ❥
دلم ميخواهد به سمت من بيايد... ❥
ميداني كه؟؟من از او مهربانترم... ❥
غرورم را ميگويم..... ❥
بين خودمان بماند...غرورم نفهمد...دلم برايت تنگ است... ❥
از حال اين روز هايم هيچكس خبر ندارد... ❥
اين روز ها عجيب حالم خراب است..

پسند

بازنشر

موردی برای نمایش وجود ندارد.