بی‌مقدمه پرسیدم بین عاشق شدن و معشوق بودن کدام را ترجیح میدهی؟
با کمی مکث جواب داد … عاشق شدن!
گفتم اما عاشق که باشی همیشه ترس از دست دادن داری
نگرانی، نکند یک روز یک نفر بیاید که بیشتر از تو ادعای عاشقی‌اش شود و ناغافل دستش را بگیرد و با خودش ببرد…
نکند یک روز بگوید دوستت ندارد…
اما معشوق که باشی رهایی،
نه ترس از دست دادن داری و نه غصه‌ی نرسیدن…
تازه دوست داشته هم میشوی!
گفت، عاشق بودن با تمام ترس‌هایش با خودش تعهد می‌آورد، پایبندی به دوست داشتن یک نفر …
آدم عاشق انگیزه دارد،
و عشق اهرمی‌ست که زندگیش را به جلو میبرد …
اما معشوق، بعضی وقت‌ها ممکن است حتی تا آخر عمر نداند که کسی دوستش دارد
یا بفهمد و برایش مهم نباشد و لذتی نبرد…
گفت من فکر میکنم تجربه کردن این حال و هوا، این پایبندی شیرین و احساسی که زندگیت را تغییر میدهد…
به تمام ترس و خطرهایش می‌ارزد…!

پسند

موردی برای نمایش وجود ندارد.

بازنشر