ماا هیچ ما نگاه ...

سلام خورشید باز چی شده

سلام والا من چیزی نگفتم اقا معلم فقط شعر گفتیم ما هیچ ما نگاه ...

سلام والا من چیزی نگفتم اقا معلم فقط شعر گفتیم ما هیچ ما نگاه ...

ای شور، ای قدیم



صبح

شوری ابعاد عید

ذایقه را سایه کرد.

عکس من افتاد در مساحت تقویم:

این شعر میگید، این شعر مال شما نیست

نه مال من که نیست ...

نه مال من که نیست ...

میدونی مال کی هست؟

مال خودتونه فکر کنم ...

مال خودتونه فکر کنم ...

مال سهراب سپهری
تفسیری بر شعر «ای شور! ای قدیم!» ازسهراب سپهری

صبح

شوری ابعادِ عید

ذایقه را سایه کرد

عکس من افتاد در مساحتِ تقویم

در خم آن کودکانه‌های مورّب

روی سرازیری فراغتِ یک عید

داد زدم: بَه! چه هوایی!

در ریه‌هایم وضوحِ بالِ تمام پرنده‌های جهان بود

آن روز

آب چه تَر بود

باد به شکل لجاجتِ متواری بود

من همه مشق‌های هندسی ام را

روی زمین چیده بودم

آن روز

چند مثلث در آب

غرق شدند

من

گیج شدم

جَست زدم روی کوه نقشه‌ی جغرافی

آی هلیکوپتر نجات!

حیف!

طرحِ دهان در عبورِ باد به هم ریخت

ای وزشِ شور! ای شدیدترین شکل

سایه‌ی لیوان آب را

تا عطشِ این صداقتِ متلاشی

راهنمایی کن!

من را در بیراهه ای مهربانی رها نکن
شاید راز بیراهه گردی ان سرگشته را پیدا کنی
حجم و چگالی نا مفهوم است
عشق را لا به لای سیب دلمان
دلمان را لا به لای تپش های جنون وار گذارده ام
ان را شبی تار و خسته در حجم بی کسی فردا هایم راز گونه میگویم
لا به لای رویا هایم سرک مکش
تا کابوس تلخ مرا احاطه نکند ... #م_رهگذر

ولی این نوشته مال بنده هست

ولی این نوشته مال بنده هست

خیلیم عالی بعد اون حرفات این خوشحالم کرد که میتونی اینقدر قشنگ بگب و بنویسی

کدوم حرفا ؟

چه کسی با یه مبتلا به بیمار سربرال پالسی یا قلج مغزی ازواج میکنه ؟