‏من وقتی خیلی کوچیک‌ بودم (حدود چهار پنج سال) پدرم ما رو ترک کرد، هیچوقت هم برنگشت. دیروز تو خیابون راه می‌رفتم یه نفر معتاد، با ظاهری خیلی داغون جلوم رو گرفت گفت داداش آتیش داری؟ منم سیگارش رو روشن کردم، موبایلش رو درآورد زنگ زد خونه گفت خانوم بفرما، می‌دونستم بالاخره سیگاری میشه.

پسند

موردی برای نمایش وجود ندارد.

بازنشر

موردی برای نمایش وجود ندارد.