گفته بودم شادمانم؟ بشنو و باور مکن !
گاه می لغزد زبانم، بشنو و باور مکن !

گفتی آیا در توانت هست از من بگذری؟
گفتم آری می توانم ... بشنو و باور مکن !

عشق اگر افسانه می سازد که در زندان دل
چند روزی میهمانم ، بشنو و باور مکن!

در جواب نامه فرهاد اگر شیرین نوشت:
"با همه نامهربانم" ، بشنو و باور مکن!

گاه اگر در پاسخ احوال پرسی های تو
گفته بودم شادمانم ، بشنو و باور مکن!

پسند

موردی برای نمایش وجود ندارد.

بازنشر