راهی شب شدم
کفش های ماه را پوشیده ام ,
مشتی نور توی یک جیب
و ؛
مشتی شعر در جیب دیگرم ,
کوله ام
را پر کرده ام از خواب
و چند
رؤیای شیرین
پشت پلک هایم گذاشته ام
تا به صبح برسم ...

پسند

موردی برای نمایش وجود ندارد.

بازنشر

موردی برای نمایش وجود ندارد.