هر کسی رفته سر دار به کردار خودش
حسنک دارخودش-حلاج هم دار خودش

هردرختی که ندارد شرف آگاه شود
دار دلدارترین میثم تمار خودش

به زمین آمده انسان که بیابد یک آن
صبح یک روز -همان نیمه همان یار خودش

هرکسی نیمه خودرا نشناسد بی شک
زده با دست خودش دست به انکار خودش

غار در غار ‌پی چه همه جا می گردد
آنکه نشناخته چون پیک خدا غارخودش

تاکه عریان نشود واژه ی قلبش در ماه
شب مهتاب اسیر است به پندار خودش

ناگهان زلزله می آید و او می ریزد
زیر یک خواب پرشان شده-آوارخودش


javad7112(یــاس کــــبود)
اینستا

پسند

بازنشر