باور کن ، صدامو باور کن، صدایی که تلخ و خسته ست
باور کن،قلبمو باور کن،قلبی که کوهه اما شکست ست
باور کن ، دستامو باور کن، که ساقهء نوازشه ...
باور کن ، چشم منو باور کن، که یک قصیده خواهشه
وسوسهء عاشق شدن، التهاب لحظه هامه ...
حسرت فریاد کردنه اسم کسی با صدامه ...
اسم تو هر اسمی که هست،مثل غزل چه عاشقانس
پر وسوسه مثل سفر، مثل غربت صادقانه ست ...
باور کن همیشه باور کن که من به عشق صادقم..
باور کن حرف منو باور کن که من همیشه عاشقم ...

پسند

موردی برای نمایش وجود ندارد.

بازنشر

موردی برای نمایش وجود ندارد.